فتوای آیت الله منتظری
فتوای آیت الله منتظری در باره استریپ تیز
« اگر زن بی حجابی با قوانین برداشتن حجاب روبرو شد، نخست باید به بررسی تغییر شغل خود فکر کند و یا به مناطقی که داشتن حجاب با مخالفت روبرو نمیشود مهاجرت کند. ولی اگر انجام آن کار یا شغل ضروری است، به اندازه رفع ضرورت میتواند مقداری از حجاب خود را که ملزم به برداشتن آن میباشد، بردارد. .... آیت الله منتظری به بی بی سی.
یکی از بانوان جوان هموطن که خبر را شنیده یا خوانده، این نامه را برای چاره جوئی و استفتا نوشته:
حضرت آیت الله منتظری دامت برکاته
دختری هستم ایرانی، مسلمان. از آنجا که در وطن کسی کلیه ام را نخرید و از کارتن خوابی هم خوشم نمیآمد و اهل صیغه شدن و زیر تیر چراغ برق ایستادن هم نبودم، به اروپا آمدم. در اینجا هم چون دانش و تخصص ندارم، (از دانشکده اخراجم کرده بودند.) فقط توانسته ام شغلی در یکی از کاباره های پاریس پیدا کنم. متأسفانه در این شغل که با زحمت زیاد پیدا کرده ام بی حجابی واجب کفائی است!
مطابق فتوای حضرتعالی سعی کردم به مناطق دیگر مهاجرت کنم ولی با هر کاباره ای در اروپا تماس گرفتم گفتند شغل استریپ تیز مقررات خودش را دارد. البته توانستم به آنها بقبولانم که من با چادر و چاقچور و روبنده و مقنعه شروع کنم. خیلی هم استقبال کردند. اما باید تا پایان برنامه لباس های خود را به اندازه رفع ضرورت، (یعنی همان حدی که شما فرمودید) تا آخرین تکه بیرون آورده و به سر و روی تماشاچیان پرتاب کنم. لذا فتوای حضرتعالی را در باره خود و سایر خواهران مسلمانم، چه استریپ تیزی، چه بلی دانسی، تقاضا دارم. والسلام علیکم – فتانه
پاسخ حضرت آیت الله منتظری
بسمه تعالی. ای بابا. اینجاشا دیگه نخونده بودیم.
چه مشاغلی تو این دنیا پیدا میشد! حالا من چی بوگم. میدونی دخترجون. راستش اگه به جای بی بی سی، رادیوی دیگه ای ازم پرسیده بود، اینجوری نمیگفتما. بی بی سی نه از خودمونس، من گفتم یه چیزی بوگم همه بگن باریکلا این منتظری که از همه آخوندا روشنفکرترس. هستمم نه. بیبین. به قول پیرارسال خاتمی ملت عقب قهرمان میگردد. منم از وقتی حصر خانگیم شل شده، تو خبرا دیگه نیستم. خیلی ضرر دادم تو بمیری سرش. چه حصری بود چه حصری بود. دوران طلائی کار ما بود. از وقتی حصرا ورداشتن دیگه خبرنگار نیمیاد. دیگه حالت قهرمانی ندارم مع الاسف.
راستی تا یادم نرفتس، هفته آینده میخوام اعلام کونم سلمان رشدی را نیمباس کشت. میباس زندانش کرد. چونکه من با مجازاتی اعدام مخالفم. اون میباس زندانی بشد که شدس هم. مجازات اعدامم مثل سلول انفرادی باعث ناراحتی زندانی یا اعدامی میشد. شیرین عبادی هم گفتس ولی من زودتر میخواستم بگم. این نه میباس اعدام بشد نه سلولش انفرادی باشد اما سقط جنینشم اگه بوکونن من موافقتم چونکه با سقوط جنین دارم موافق میشم. یعنی میخوام بگم هرچی کار رژیم از اونطرف داره گندش درمیاد، من میباس از اینطرف چهره رژیما چیکار کونم؟ درست کونم. انسانی کونم، مدرنیته کونم. با بی بی سی انشاالله.
اما راجع به حجاب و استریپ تیز. والله این کاباره های اونا انگار استریپشون خیلی تیزس. همه را لخ میکونن. چه رقاص باشد چه مشتری. اما چاره چیه س؟ من گفتم به اندازه رفع ضرورت اما انگار اندازه رفع ضرورت اینا لخت مادرزادست.
شوما اولن یه چیزی زیرش بوپوش. دومند باید یخده وا داد. چاره نیست. خود من بیبین چقد وامیدم گاهی. بعضی وقتتا در دین و ایمون خودم شک میکونم. یهو اونقدر اوانگارد میشم که نگو. همه میگن اوانگارد شدی. اولاش خیال میکردم عوانگاردس. یعنی عوامفریب.
من خودم توضیح المسائل دارم دو ورق از مال امامخمینی کلفت تر. یعنی من سر بول و غایط بیشتر تو غایط تفحص کردم اما همه خیالشون من توضیح المسائل ندارم فقط اون دارد. منم دارم اما قایم کردم. منظور، آدم تو هرکاری میباس برحسب ضرورت های اون کار، وا بدد. چه رقاص باشد، چه فقیه. چه نرمال باشد چه عالیقدر. چرا؟ چونکی عرض کردم، ملت قهرمان میخاد. یعنی ملت وقتی حوصله ندارد خودش قهرمان بشد، دلش میخاد یکی دیگه چی بشد؟ قهرمان بشد تا اون براش چیکار کوند؟ هورا بکشد. همین رضازاده که وزنه ورداشت، نیمی از ملت ایران بادفتق گرفت. چونکه شریک بود در افتخارش!
من وظیفه دارم قهرمان آخوندا باشم که ملت بگد اسلام همینس که منتظری میگد نه اونکه عسگر اولادی میگد. من وظیفه دارم یکهو بگم خانوما زیاد موهاشونو نپوشونن که آدم دلش واز شد. خاتمی میخواست نقش منا بازی کوند، یزدی بود. من اصفونیم. اردکانی بود من نجفابادیم. فرق میکوند. نتونست.
حالا شوما هم اولن وقتی لخت میشی به ضرورت، پشت کون به تماشاچیا. نه نه نه. اونم نیمیشد..... نه نه نه. ... عجب گیری افتادیم ... اصلن میدونی چیه س؟ من اون حرفی که تو بی بی سی زدم واسه همه گفتم نه واسه یه نفر. بنابر این هرکسی مسئول کار خودشس. منظور از اون مصاحبه هم این نبود که مشکل شوما را حل کونیم. ما داریم مشکل رژیما حل میکونیم. این وسط مشکل مردمم حل میشد که حال کونن با یه آخوندی که به خیالشون آدم حسابیس. خیال کونن منا خودشون روکار آوردن آ منم سخنگوی اونام. دمم گرم!
شایدم این تریاکای تقلبی رمق برا این مردم باقی نذاشتس که خودشون همت کونن. یه عده میخان آمریکا از بالا همت کوند، یک عده میخان شهیدا از زیر خاک همت کونن. این وسط، رو زمین، کسی حالی همت ندارد.
از وقتی ما، مردوما عادت دادیم که بین بد و بدتر؛ بده را انتخاب کونن، بین احمق و احمقتر، بی شعوره را انتخاب کنن، بین مرتج و مرتجعتر، خاتمیا انتخاب کونن، بین خمینی و خامنه ای، منا انتخاب کونن ، ملت اصلن یادش رفتس که غیر از بد و بدتر، یه خوبی هم قرار بودس باشد.
شومام برو لختتا بشو. شایدم اصلن شومائی نباشی و یک نیویسنده ای در نقش شوما دارد مارو سوال پیچ میکوند که مقاله بینیویسد. پس منم بشش میگم برو لخت شو! برو لخت شو تا مردوم وحشت کونن بریزن تو خیابون! فاعتبرو یا اولی الافسار. حسینعلی الموسوی المنتظری - آمریکام حمله نیمیکوند.
***توضیح در باره حزب کمونیست کولیگری
اگرچه که درین صفحه از دوستان خواسته ایم ایمیل نزنند اما اگر اعتراضی و حرفی باشد، چرا نه؟ قدمشان روی چشم. دوتا ایمیل داشتیم از دوستانی که باور نکرده بودند آنچه از قول حزب کمونیست کارگری نقل کردیم، از سایت حزب گرفته باشیم!
تکرار میکنیم و تأکید میکنیم که آنچه در گیومه آمده عیناً از سایت رسمی حزب است که برادران پاسدار در چهار گوشه کشور مشغول پاک کردن اسم الله کرم حزب کمونیست کولیگری (ملقب به علی جوادی) هستند. مشروح قضيه همين پائينتر آمده..
--------