بر سر من خورده دوش
بر سر من خورده دوش - کتيبهَ داريوش
سلام صبح دوشنبه 15 سپتامبر - 24 شهريور
طنز ايرني بر صحنه
"خرسندآپ کمدي"
لندن- اودنسه- کپنهاگ- اغوس- استکهلم
Saturday 4/10/2003 London Tel: 020 8 965 3002 - 079 51 43 52 45
Friday 10/10/2003 Odense Tel: 0045 - 28 11 62 26
Saturday 11/10/2003 Copenhagen Tel: 0045 - 20 84 50 65
Sunday 12/10/2003 Arhus Tel: 0045 - 60 95 93 93
Saturday 24/10/2003 Ostockholm
Sunday 25/10/2003 Ostockhom
استکهلم - شنبه 24 اکتبر < آ.ب.اف> مرکزي - يکشنبه 25 اکتبر شيستا ترف
Tel: 08 624 2221 & 070 40 28 620
***
حالا يک کار خير. ( نه ) يک وظيفه ، در برابر شما و در برابر هنر.
سي دي تازه از فرهاد خواننده؛ " جمعه ها " درآمده. مجموعه؛ کارهايش
هم هست. سري به سايتش بزنيد و هر کدام را خواستيد سفارش بدهيد.
http://www.farhadmehrad.com/159.htm
***
حالا بخش تبليغات خانوادگي!
کمدين هاي ايراني در خارج کارشان بالا گرفته يا دارد بالا ميگيرد. اميد جليلي بخصوص دارد دنيا را فتح ميکند.
روزنامه انگليسي معتبر " ايندي پندنت " مصاحبه اي کرده با يک خانم کمدين جوان ايراني در لندن: شاپرک خرسندي!
http://enjoyment.independent.co.uk/theatre/interviews/story.jsp?story=428925
***
بر سر من خورده دوش - کتيبهَ داريوش
بر سر من خورده دوش – کتيبهَ داريوش
خواب نه ؛ کابوس بود – شاد از اينم که زود – زخم سرم خورده جوش
کتيبهَ داريوش – پي سي تاريخي است
مونيتورش مرمري – فونت در آن ميخي است – بدون کيبورد و موش
کتيبهَ مستطاب – کرده خدا را خطاب
گفته که عاليجناب – مرا سه باشد عذاب – بکن به اين هر سه گوش
< يکي که بادا امان – مملکت از دشمنان >
( اگرچه در آن زمان – نه حرف از آخوند بود – نه صحبت از جرج بوش )
کرده بلافاصله ، ز خشکسالي گله
گفته < بده آب تا – خاک شود حامله – زمين شود سبزه پوش >
بعد هم آن پادشاه – گفته < خدايا پناه
ز گفتمان دروغ – ملت ما شد تباه – مملکت آورده جوش >
گفت < حقيقت غزال – دروغ مانند گرگ
هرکه نگيرد ازين – کتيبه درس بزرگ – خودش بود از وحوش >
داد از آن ماکتي – جانب کاخش برند
گفت که < بانوي من – ميکند آن را پسند – سه حرف زيباست توش >
خواب چه خوابي عجب – مثل شوک نيمه شب
تونل تاريخ را – رفتم و رفتم عقب – العجب از خواب دوش!
گفت به شاه آتوسا - < سرور من پادشا
اينهمه دير آمدي – بوده مقامت کجا ؟ا – شاه شهان داريوش؟ >
گفت به او شوهرش، پادشه کشورش
بوده به < ميدان جنگ – با دو سه سرلشکر> ش – < کارن و سارد و انوش >
شد ملکه در غضب – گفت که < اين وقت شب؟
تو جلسه داشتي؟ - فکر کني اي جلب – نيست مرا عقل و هوش؟ >
< جان تو دارم خبر – از طرفي معتبر
با صنمي بوده اي – گيسوي او تا کمر – مانده به تاج تو "مو" ش >
اخم کنان پادشا – گفت دروغم کجا؟
جان عزيز خودت – جان خشايارشا – ارواح خاک منوش >
گفت به او آتوسا - < سرور من پادشا
بر سخن حاکمان – خبط بود اعتنا - گفته به گوشم سروش >
< گرچه ترا در دروغ – هست فراوان نبوغ
جان خشاياشا – نيست ولي آب و دوغ – به گندکاري نکوش >
< کتببهَ تازه را – به خانه آورده اي
اگرچه متني قشنگ – نقش بر آن کرده اي – نياز دارد رتوش >
< قحطي و دشمن اگر – نيست شوند و هلاک
نميشود کشور از – دروغ حکام پاک – تايپ کن اين نکته روش >
< خواهي اگر ملتي – بي کژي و کاستي
از خودت آغاز کن – درستي و راستي – وگرنه بنشين خموش >
همسر شاه بزرگ - نق زد و بي تاب گشت
کتيبه با امر او – به کوچه پرتاب گشت – کتيبهَ داريوش >
کتيبه آمد فرود – بر سر من بي هوا
بنده ز ميدان ارک – بود در آن کوچه ها – عازم ميدان شوش >
بر سر من خورده دوش – کتیبهَ داريوش ....
***
شماره اول دوره جديد اصغرآقا درآمد. ( شماره پيايپي 322)
اصغرآقا با دوامترين و نخستين نشريه خارج کشور بعد از اسلام!
هرکس ميخواهد نشاني پستي اش را براي ما پست کند تا يک شماره با صورتحساب بفرستيم.
مشترکين قبلي و قديمي با ايميل نشاني و علاقهَ خود را به دريافت آن اطلاع دهند.
hadikhorsandi@aol.com
hadi_khorsandi@hotmail.com
ايميل هاي ما به حق پنج تن راه افتاد و چنان ويروس زدائي کرديم که اون سرش نا پيدا. لطفن اگر کار
لازمي نداريد، بيخودي ايميل نزنيد. کار لازم هم از دو سه سطر بيشتر نباشد. لطفن ضميمه و اتچمنت
نداشته باشد. با فونت فارسي هم نباشد.
يک لطفن ديگر: در بخش سابجکت sabject
لطفن اول بنويسيد: sallam با دو تا لام!
با پوزش از همهَ شما بابت اين احتياط ها. چکار کنيم. اذيتمان ميکنند.
ممنون از همه تا بعد.
هادي
***!
--------