سفرنامه ي کوتاه من قول
سفرنامه ي کوتاه من
قول داده بودم سفرنامه بنويسم. لدالورود اين «حزب کمونيست کولي گري» وقتم را گرفت. قدري پائين تر
ادبياتشان را مي بينيد. دو حکايت هم ترجمه از ايميل است.
اما سفرنامه را به روشني چشم دوستان خواهم نوشت. با تمام کم حوصلگي در درازنويسي.
يکبار چند سال پيش آمدم سفرنامه ي آمدن از ايران و باقي سفرها را شروع کنم. حساب کردم. با
سفرنامه هاي ديگران سنجيدم، ديدم مال من 606 صفحه ميشود! سرضرب جا زدم و با يک بيت، با
خودم صلح کردم. تقديمش ميکنم به شما. با اميد اينکه سفرنامه ي شما هم باشد:
سفر دراز و سفرنامه ام چه کوتاه است ......
کتاب ششصد و شش صفحه نيست.... يک آه است ....!
--------