کلاقرمزي
کلا قرمزي کجا ميري
ميگن به آمريکا ميري
همش به سير و سفري
دور از جونت در به دري
اون هفته اي کوبا بودي
بعدش ونزوئلا بودي
فردا نيويورکي ميشي
پشمي بودي، کرکي ميشي
سوار طياره ميشي
بازم آتيش پاره ميشي
تو طياره آب ميخوري
رو صندليت تاب ميخوري
ميشيني کنار پنجره
هي ميخوري نون و کره
رنگ کلاهت قرمزه
دورت پر از محافظه
***
کلاقرمزي کجا ميري
پهلوي آدما ميري
هرجا ميري بالأخره
هاله ي نور يادت نره
نورو فراموش نکني
هاله رو خاموش نکني
به آمپرش اضافه کن
اديسونو کلافه کن
علمی بکن قضیه رو
حیرون بکن بقیه رو
یه چیزی بگو شیکش کنی
الکترونیکش کنی
بگو چراغ داره سرم
نور میپاشه دور و ورم
بگو سرم فیوز داره
فیوزای نسوز داره
نور بگو از بالا میاد
از عالم اعلی میاد
بگو خداوند کریم
توی سرم کشیده سیم
برده سر سیمو به عرش
کرده ردش از زیر فرش
دو شاخه شو رَبّ جلیل
کرده تو کون جبرئیل
***
و امّا اخبار جدید
کلاقرمزی رفت و رسید
رفت نیویورک با هیئتش
صد آفرین به همتش
هواپیما تو باند نشست
آقا کمربندشو بست
گفتن نبندینش حالا
باید می بستین اون بالا
این واسه ی ایمنیه
حالا دیگه بی معنیه
این مال وقت پروازه
ببین مال همه وازه
طرف نگاه کرد به همه
دیگه نگفت یک کلمه
با هوش سرشار خودش
شکر خدا حالیش شدش
باز کردش و گفت یاعلی
پاشد ز روی صندلی
تا پلکون آماده شد
کلاقرمزی پیاده شد
شیش تا بادیگارد از جلو
شیش تا عقب، بدو بدو
چهارتا وزیر چسبیده بش
با هم به حال کشمکش
تو این هیر و ویر یه آخوند
خودش رو اون وسط چپوند
سکیوریتی خیلی زیاد
ردیف ردیف پلیس میاد
چونکه مبادا دشمناش
حسابو صاف کنن باهاش
تفنگی آتیش بکنن
جان. اف. کندیش بکنن
آخه اونم اینجوری بود
یعنی رئیس جمهوری بود
اونم قُرُم قُرُم ميکرد
همش اتم اتم ميکرد
پس نباید غافل باشن
شریک اون قاتل باشن
سکيوريتي خيلي شديد
طرف ميونش ناپديد
پلیسای گردن کلفت
سلام دادن دوجفت دوجفت
عکاسا و فیلمبردارا
گیر کرده پشت دیوارا
رپرترا پشت شیشه
کلاقرمزی وارد میشه ....
***
کلاقرمزي منتظره
صاف سوي سازمان بره
نطقي که آماده داره
از تو جيبش درمياره
بهش نگاهي ميندازه
خيلي به نطقش مينازه
يه نطق انقلابيه
جوهر نطقش آبيه
معاونش نوشتتش
مشاورش زده خطش
خواستن يه نطق خوب باشه
نطق يو.اس.آ کوب باشه
کلاقرمزي گفت که بريم
براي صحبت حاضريم
گفتن اول هتل برين
يک کمي جا به جا بشين
چاي بخورين، دوش بگيرين
فردا به سازمان برين
کلاقرمزي گفت که زکي
چي ميگن اينا «متّکي»
(اين متّکي وزيرشه
مثلاً اردشيرشه!)
چرا ميگن دوش بگيريم؟
گربه بشيم موش بگيريم
دوش که گرفتيم اون دفه
پس تعارفش مزخرفه
دوماه يه دفه کافيه
زيادترش علافيه
ما اومديم اينطرفا
حمله کنيم به آمريکا
انتقام از بوش بگيريم
نيومديم دوش بگيريم ...
گفتن اگه دوش بگيري
بي خطره، نميميري!
گفت هُتِلاي خارج
با اونهمه مخارج
حمام خوب ندارن
خزينه و جوب ندارن
من اهل دوش نبودم
اينقده مموش نبودم
من اهل وان نبودم
اينهمه مامان نبودم
گفتن بهش نظافته
دوش مايه سلامته
بعد از دوماه نظافت
عوض ميشه قيافت
ترگل و ورگل ميشي
قابل تحمل ميشي
باز ميشه رنگت يک کمي
شبيه ميشي به خاتمي!
کلاقرمزي گفتش آها
دومتر و نيم پريد هوا
گفت مثِ خاتمي بشم؟
نه که نميشم، نه که نميشم!
- من مث سيّد نميشم.
- چرا نميشي؟
- کاري که سيّد ميکنه،
آدمو فاسد ميکنه.
ادا مياد، عور مياد،
با وضع ناجور مياد
عباي توري ميپوشه
سفيد و بلوري ميپوشه
خوشگل ميشه، ملوس ميشه
درست مثِ عروس ميشه
را ميره با لوندي
در عين دلپسندي
کبک خرامونه طرف
قدّش چه ميزونه طرف
را ميره و ميجنبونه
شب بود بيابون ميخونه!
اونجور که با عشوه ميره
خرداديان ياد ميگيره
آخ که چه ماهه سيّد
چه روبراهه سيّد
آخ چه قشنگه سيّد
نقره اي رنگه سيّد
ميخک نقره اي چيه؟
شومن واقعي کيه؟
سيّد ما شو ميذاره
کهنه شده نو ميذاره
هشت سالِ اون سر اومده
از در ديگر اومده
دکون تازه شو ببين
شيش تا مغازه شو ببين
نقشه اون جهانيه
مشغول نقشه خوانيه
کارتر خاطرخواهش شده
عاشق اصلاحش شده
هروقت به آمريکا بره
مهمون شخص کارتره
من مث سيد نميشم.
- چرا نميشي؟
- کاري که سيّد ميکنه
بهر فوائد ميکنه
فايده آينده داره
نقشه پس از بنده داره.
مصدر کار ميخواد بشه
بازم سوار ميخواد بشه
سي.آي.اِ با دوز و کلک
خوابوندتش تو آب نمک
آخ که چه نازه سيّد
نيشش چه بازه سيّد
نيشش هميشه بازه
روده ش عجب درازه
نطقاي خوب خوب ميکنه
عوامو مرعوب ميکنه
فلاسفه ريز و درشت
تو جيبشن يا توي مشت
فيلسوفا کشته مرده شن
يکي يکي حلوا خورده شن
دکترا توي حوزه شن
عاشق نطق و روضه شن
خلاصه با سواده
سوادشم زياده
گفتن درسته احمدي
چه حرفاي خوبي زدي
ولي بيا حموم کن
لجبازي رو تموم کن
صابون بزن به دست و پات
شامپو بمال روي موهات
نزديک و دورت رو بشور
هاله نورت رو بشور
بذار که برّاق بشي
تو خوشکلا طاق بشي
گفت نميشم گفت نميرم
چرا بايد دوش بگيرم
شامپو و صابون نميخوام
هتل متل هم نميام
ميخوام برم به اون محل
محل سازمانملل
اونجائي که سالن داره
بلندگو ميکروفن داره
ميخوام کاغذ درآرم
روي تريبون بذارم
از روش بخونم خط به خط
نسق بگيرم اون وسط
بگم که دنيا مال ماس
ولي تو دست آمريکاس
بگم خانومها، آقايون
جا نخورين از تريبون!
من احمدي نژادم
از سرتون زيادم
رئيس ايرانم من
ميمون تارزانم من
تارزان من رهبر من
نايب پيغمبر من
فقيه من ولي من
صاحب صندلي من
اون صاحبِ زورم کرد
رئيس ِ جمهورم کرد
نوکر درگاهش منم
کلّي خاطرخواهش منم
بگه بمير من ميميرم
حموم بگير من ميگيرم
بگه بخواب من ميخوابم
بگه بساب کشک ميسابم
تارزان من بزرگه
حريف هرچي گرگه
به من ميگه چيتاجون
اين ملّتو بجنبون
هُل بده سوي قهقرا
بذار برن عقبسرا
هرچي عقب بمونن
قدر مارو ميدونن
پس تو ببر پس پسکي
ملّتو با هر کلکي
خرافاتو رواج بده
به روضه خونا باج بده
بگو امامزمون مياد
از چاه جمکرون مياد
بگو دخيل ببندن
به دمب فيل ببندن
رهبر ميگه تلاش کن
مغزا رو آش و لاش کن
نذار کسي فکر بکنه
جز اسم ما ذکر بکنه
ميگه که من زمينگيرم
بيرون کشور نميرم
من نميرم به خارجه
حتا براي مالجه
چونکه برام خطر داره
يک کمي دردسر داره
ميگه که پرونده دارم
چهره شرمنده دارم
رهبر چرا اينو ميگه؟
دادگاه برلينو ميگه
دادگاه ميکونوس که بود
مطابق حرف شهود
رهبر ما هم مجرمه
ميگن که حبسش لازمه
پليس بين المللي
ميخواد بدون معطلي
رهبرو دستگيرش کنه
به حبس سرازيرش کنه
اونم نميره خارجه
حتا واسه معالجه
به من ميگه شما برو
از سوي شخص ما برو
برو به سازمانملل
مانور بده در اون محل
هرچي بري زر بزني
مورد تأئيد مني
ميگه بايد هرجا ميري
از خاتمي ياد بگيري
ميگه اونم مأمور ماست
مأمور راه دور ماست
بهش ميگم رهبر من
صاحب من سرور من
من خاتمي نميشم
به اون کمي نميشم ...
کلاه قرمزي چي گفتي؟
حرف زدي مفتي مفتي
خاتمي کم آدمي نيست
آدم چندان کمي نيست
وقتي به آمريکا ميره
مقام اون بالا ميره
حرف ميزنه از فلسفه
حرفاشو بشنو ايندفه
شايد به دردت بخوره
اين خاتمي خيلي پره
- پر باشه خاليش ميکنم
فلسفه حاليش ميکنم
ميرم تو سازمانملل
عينهو جاهل محل
ميگم کي بود نفس کشيد
اومد جلو بعد پس کشيد
ميگم که اين بوش و بلر
بيخودي کردن زر و زر
اين شوراي امنيته
دست يکي دو دولته
در حاليکه مال همه س
وظايفش يه عالمه س
فقط که مال بوش نيس
آمريکا تنها توش نيس
يا در کدوم حديثه
که مال اينگيليسه؟
ميگم تو سازمانملل
نميذارن به ما محل
بايد تو هر سالن اون
بدن به ما اذن و امون؛
که يک شهيد چال بکنيم
نگاه کنيم حال بکنيم
ما شهدا زياد داريم
بهشون اعتقاد داريم
چند تا به سازمان ميديم
بهشونم زمان ميديم
بايد تو هال و سرسرا
ميون سنگ مرمرا
دفن بشن اين شهدا
بچه هاي عزيز ما
شوراي امنيت اگه
بخواست ما بعله نگه
بي سازمانش ميکنيم
چوب تو فلانش ميکنيم
شورا بي شورا ميکنيم
محشر کبرا ميکنيم
خاتمي بيعرضه
کلاش بي پشم و پرزه
اومده انشا ميخونه
توي کليسا ميخونه
آخوند ملاقوزي
مسجد برو يه روزي
تو ظاهراً مسلموني
جمعه ها قران ميخوني
چي شد کليسائي شدي
نکنه مسيحائي شدي
آخوند ورشيکسته
با کشيشا نشسته
کشيشا بچه بازن
با همديگه ميسازن
کاردينالا اراذلن
همکار اصغر قاتلن
مبادا خام شي سيد
بي احترام شي سيد
مبادا ضمن فلسفه
يخه تو بگيرن يک دفه
ديدم که از حضرت پاپ
عجب خبرها شده چاپ!
پاپو تو پُررو ميکني
دري وري گو ميکني
پاپو چه به اين غلطا
حرف زده از اسلام ما
عليه اسلام عزيز
بيخودي کرده عرّ و تيز
چون تو ميري کليسا
آوانس ميدي به عيسا
پاپو هوا ورميداره
پا رو دم ما ميذاره
ما پاپو بدبخت ميکنيم
زندگيشو سخت ميکنيم
ما پاپو مفلوک ميکنيم
زندگيشو پوک ميکنيم
ما پاپو دولا ميکنيم
با قل هوالا ميکنيم
ما پاپو عريون ميکنيم
قلوه شو بريون ميکنيم
بايد لب بالکون بياد
از همه معذرت بخواد
خصوصاً از رهبر ما
نايب پيغمبر ما
بگه که اي مرد خدا
اي از خدا يک سر جدا
اي حامي مستضعفين
اي دسته پرچم دين
اي عمامه ات ابريشمي
آفتابه دارت خاتمي
رفسنجاني مشاورت
عسگر اولادي شاعرت!
عباي بيروتي تن ات
دستمال ياسر گردن ات
سردار طلائي ارتش ات
نوريزاده خبرکش ات
اين بنده پاپم تو امام
من از تو معذرت ميخوام
اي رهبر خيلي کبير
پوزش ما رو بپذير
رهبر ما در پاسخش
ميکوبه حرفو تو مخش
ميگه شوما پاپي؟ عجب!
بيا جلو يک دو وجب
بايد بکوبم تو سرت
دردش بياد پيغمبرت
خاتمي لوس کرده تورو
اومده بوس کرده تورو
چرا اهانت ميکني
به ما خيانت ميکني؟
خفه بشي چلاق بشي
که کاريکاتور ميکشي
پيغمبر صل علا
مگه اين شکلي بود بلا؟
اون رسول اسلام ماست
مايه احترام ماست
اين رهبر دينه خره
نه چارلي چاپلينه خره
نباس کاريکاتور بشه
از کارتونيست دلخور بشه....
کلاقرمزي عقلت کجاست
موضوع کاريکاتور جداست
به پاپ نداره ربطي
اون نکشيده خطي
انگاري قاطي کردي
بي احتياطي کردي
حالا بيا و بپذير
يک دو دقيقه دوش بگير
افکارتو تازه بکن
فکرتو اندازه بکن
- نه من حموم نميخوام
جون عموم نميخوام
حموم منو خيس ميکنه
انگشتامو کيس ميکنه
حموم منو ليز ميکنه
بيخودي ته-ميز ميکنه
کاري که دلاک ميکنه
چرک منو پاک ميکنه
من از خودم بيزار ميشم
به حال احتضار ميشم
من از خودم مأيوس ميشم
دلخور ميشم عبوس ميشم
من نميخوام دوش بگيرم
آبو در آغوش بگيرم
اوني که باآب لاس ميزنه
لاسي که دلش خواست ميزنه
خودشو تو آب لخت ميکنه
نوني که ميخواد پخت ميکنه
فروغ فرخزاده
نه احمدي نژاده!
بهتره دوش نگيرم
حرفي رو گوش نگيرم
عوضي که آب تني کنم
اورانيوم غني کنم
اين اورانيوم چي چيه؟
غني شدش دست کيه؟
ميخوام ازش خريد کنم
اسرائيلو ناپديد کنم
من از نژاد هيتلرم
دشمن گلدامايرم
ميخوام که بمب بسازم
يک جاي گم بسازم
ميخوام که مين بسازم
تو زيرزمين بسازم
ميخوام موشک بسازم
زير تشک بسازم
بمب ببين چه بمبي
صدا داره گرومبي
پرواز ميدم يه موشک
عينهو حاجي لک لک
زمينارو مين ميذارم
از اينجا تا چين ميذارم
به اسرائيل ميگم الو
يواش يواش بيا جلو
ميخوام که نابودت کنم
توي هوا دودت کنم
ميخوام که بي حالت کنم
توي زمين چالت کنم
لطفاً با من همکاري کن
خودت بيا خودياري کن
تنهائي زور ندارم
اوضاع جور ندارم
از آمريکا ميترسم
از اينگليس ميلرزم
اما توي ژست و پُزم
يهو ميبره ترمزم
هوا منو برميداره
پشت تريبون ميذاره
حرف ميزنم با خودسري
کلپتره اي، دري وري
ميگم که من نفت ميارم
بر سر سفره ميذارم
وقتي آوردم اسم نفت
همينجوري تا دسته رفت!
رأي زياد آوردم
با دل شاد آوردم
تقلبم البته!
خشخاش نذار به مته!
کروبي هم خوابيده بود
خواب هاي خوبي ديده بود
از خواب پريد تنگ غروب
ديد شمالش رفته جنوب
ديد همه چيز عوض شده
سگ زده کله پز شده
آخ چي بگه واخ چي بگه
حکايتو به کي بگه
يکي بهش گفت که رئيس
نامه به رهبر بنويس
چي بنويسه حالا؟
يه بسمه تعالا
اي رهبر معظم
بيا برس بدادم
رفته بودم چرت بزنم
دراز که نه شورت بزنم
بيدار شدم تنگ غروب
ديدم چه خوشمزه، چه خوب
کلاقرمزي بيداره
رأي زيادي داره
کلاقرمزي تموم کن
بيا برو حموم کن
هي داري بازي ميکني
روده درازي ميکني
چونکه ميخواي حموم نري
اين شاخ و اون شاخ ميپري
حرف زيادي ميزني
تو شعر هادي ميزني
اونم که مثل برق و باد
بيت هاي نو برات مياد
ميخواد که پونصدتا بشه
بيشترشم حتا بشه
سوژه زياد داره طرف
استاد اين کاره طرف
ميخواد بگه از کاپشنت
از دزدي معاونت
از وبلاگ خالي تو
از طبع جنجالي تو
از خالي بندي کردنت
پشتش لوندي کردنت
....... .....
...........
اما زياديت ميکنه
دستخوش شاديت ميکنه
کلاقرمزي فقط بدون
واسه رئيست هم بخون
اين کلاهي که قرمزه
از خون هر مبارزه
خون جوانان وطن
که اونهمه کشته شدن
حالا جهان ِ کاسه ليس
آمريکا، روس و انگليس ...
هواتونو خيلي دارن
تا نفتارو دربيارن
ملت ما بالأخره
جون ميگيره يادت نره
کلاه تو ميره کجا؟
هرجا بره عمامه ها!
عجالتاً نرو حموم
صابونارو نکن حروم
حموم بري تميز ميشي
تو آينه سورپريز ميشي!
----------------------------------
(بخشي از کلاه قرمزي با صداي شاعر! در صداي آمريکا VOA)