بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

سه شنبه 17 بهمن 1385

تاريخ بيحقّي منتشر شد

bihaghi.jpg «سالروز ملی شدن نفت»، خود میتواند تاریخ بیحقّی را اعتباری دوچندان دهد. واژه‌ی سه حرفی «نفت» میتواند تمام بشکه‌ی تاریخ بیحقّی ما را پر کند. «شهادت امام رضا» نیز که چون چاه نفت در پالایشگاه روضه مورد بهره‌برداری اهل منبر است، تاریخ بی‌حقّی را در رابطه با ثروت بیکران آستان قدس رضوی غنی میسازد و سالروزش برای واعظ طبسی و هر واعظ دیگری جشن گرفتنی است. ...

تاریخ بیحقّی
چگونه ملتی به دنبال حق و حقوق خود، اینهمه بدهی بالا آورد ...
یک اثر غیرقابل چاپ
تألیف ......
هرگونه سؤاستفاده از تاریخ بی‌حقی منوط است به اجازه‌ی ملت نجیب ایران

مقدمه
«تاریخ بیحقّی» از روز «یک ِ / یک ِ / یک» آغاز میشود و عجالتاً با روز « بیست و نه ِ / دوازده ِ / هزار و سیصد و هشتاد و پنج» به آخر میرسد.
روز پایانی تاریخ بیحقّی که آخرین روز سال جاری باشد حائز سه اهمیت است و به همین دلیل و به دلیل اینکه در دیدرس و دسترس است چه بهتر که آن را سرآغاز سخن کنیم و تاریخ خود را از آخر به اول بنویسیم و پس‌پسکی پیش برویم و شرح وقایع را از عقب جلو ببریم.
چنین که باشد تاریخ ما زنده‌تر خواهد بود و تاریخنگار را مجال گزافه‌گوئی در باره‌ی روزگار حیّ و حاضر کمتر خواهد شد. پسرفتن و عقبگرد کردن هم که همیشه ما را خوشتر آیو!
روز 29 اسفند 85 ، در تاریخ ایرانیان روزی استثنائی است که اسفندهای دیگر را به ندرت چنین روزی خواهد افتاد که سالروز ملّی شدن صنعت نفت روی سالروز شهادت امام هشتم افتاده باشد و همان روز به «شب چهارشنبه‌سوری» ختم شود و صبح فروردین پشت سحر منتظر باشد و سال‌نو در کمین فردا.
«سالروز ملی شدن نفت»، خود میتواند تاریخ بیحقّی را اعتباری دوچندان دهد. واژه‌ی سه حرفی «نفت» میتواند تمام بشکه‌ی تاریخ بیحقّی ما را پر کند. «شهادت امام رضا» نیز که چون چاه نفت در پالایشگاه روضه مورد بهره‌برداری اهل منبر است، تاریخ بی‌حقّی را در رابطه با ثروت بیکران آستان قدس رضوی غنی میسازد و سالروزش برای واعظ طبسی و هر واعظ دیگری جشن گرفتنی است. این میان «چهارشنبه‌سوری» نیز که در فرهنگ عامه اهمیتی بی‌‌بته دارد و همچون باقی جلوه‌های فولکلوریک، معلوم نیست کِی از کجا آمده ، روز آغاز تاریخ ما را روشن میکند. خصوصاً که احتمال میرود لفظ «تاریخ» در زبان فارسی از واژه‌ی «تاریک» گرفته شده باشد به معنی‌ی جائی که اگر چراغی و شعله‌ای و فشفشه‌ای روشن نباشد، چشم چشم را نمی‌بیند. حتی چشم جلاد چشم محکومی را که قرار است چشمش را درآورند.

پیش از هرچیز لازم است تقارن روز ملی و روز مذهبی را به عموم ایرانیان «ملی – مذهبی» شادباش بگوئیم. چه، هم آنانند که بر سر آنند تا نفت ما را دوباره ملی کنند که بار قبل، خوب ملی نشده بوده و آن مقدار نفت که به همت والای ملت و مصدق ملی شده دریغا که از نظر شرعی «کُر» نبوده و اکنون باید هرچه نفت داریم در بشکه‌های سه‌وجب و نیم در سه‌وجب و نیم بریزیم. آنگاه دعای ملی شدن بخوانیم و به هر بشکه فوت کنیم.

در احادیث آمده است که توبره ی ملی و آخور مذهبی معنای مجازی است و هرگز چنان توبره وآخوری در عالم واقع، نبوده است. امّا شهروند ملی-مذهبی به آئین ملی و فولکلوریک و نیز به مقدسات مذهبی و دیانتی ، هر دو توجه دارد و چه بسا در راه آمیزش این دو مهم، چهارده معصوم را به سیزده‌بدر برده باشد.
ناگفته نماند که این تاریخنگار تازه‌کار هنوز نمیداند چرا در پاراگراف بالا، عبارت آخر را با لفظ «اما» سرانداخته، اما - این یکی درست آمده- این اعتراف، باری از گناه نادانی او نمی‌کاهد. البته شرط اول آنست که نادانی را گناه بدانیم. بزرگان دین به ثواب آن فتوا داده‌اند. (و خود به بهشت رفته‌اند) ..... دنباله دارد ....
--------------------------------
مؤلف چشم به راه نظرات شماست.

نظر های شما (5)     
6044345062:

alhagha ke teer andaz mahree hasti daghigh vasate khal meezane vali pooste akhonda kolofttar as in harfhast ke hata zakhmi shavand

(February 11, 2007 3:37 AM)
جمشيد:

با درود به هادي گرامي . بيشتر به مسائل سياسي جامعه بپردازيد تا انواع ديدگاه به سايت شما بيايند. دوستارت جمشيد كيا

(February 7, 2007 4:02 PM)
00497531189485:

mamnun,mamnun,mamnun.omidwaram ke waght dashte bashid wa betawanid in tarikhnegari ra edame dahid. ma hanuz cheshm berahe edameye tarikhnegari ghabliye shoma hastim.esteaarei beguyam , in 2 neweshte mesle joft shisheye yek eynak mishawand baraye didan khodeman dar ayeneye tarikh.omidwarim ruzi in neweshteha dar kelas´haye tarikh baraye bachha wa jawanane an diare ,tadris shawand. awwalin arezuye ma salamate shomast.
solale wa ghodrat

(February 7, 2007 11:43 AM)
مانی:

داداش فکر نمیکنم کسی جرئت داشته باشد نظری بدهد

(February 7, 2007 7:54 AM)
d.shaki:

سخندانی طناز را هوای تاریخ نگاری در سر افتاد.سخندانی دیگر بدو رسید و گفت.جوان تاریخ نویسان خود کم بودند تو نیز تاریخ نویس شدی؟
بقرض گرفته از عبید.غرض اینست که امروزه درونمرز و برونمرز تو سر سگ بزنی تاریخ نویس ریخته!که در قلب تاریخ استادند.نه؟اگر چه طنز تاریخ نداشته ایم و آنچه اینها مینویسند جوک تاریخی است!تو موفق باش.

(February 6, 2007 10:18 PM)
 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی