تکليف مملکت کجا معلوم شد؟
در سالگرد انقلاب، اظهارات يک شاهد عيني و فعال در باره‌ي انتخاب رئيس‌جمهوري، قابل توجه است:
« .... وی در ادامه افزود:يک بار بر سر همين مسئله با آيت‌الله خامنه‌ای به قم رفتيم، در آن زمان حضرت امام در قم سکونت داشتند، محل سکونت امام اتاقی داشت بيرونی؛ و اندرونی هم داشت و در وسط آن راهرويی بود که دست شويی هم در آنجا قرار داشت، ما شب رسيديم، حضرت امام فرمودند شب ملاقات نمی‌شود، اما با اصرار من ملاقات انجام شد. ايشان به بيرونی نيامدند همانجا در راهرو با ايشان ديدار کرديم و ما استدلال خودمان را هم ارائه داديم، اما ايشان نپذيرفتند و گفتند موافق نيستم....» هاشمي رفسنجاني در مصاحبه‌ي تلويزيوني - گويا
(و جالب است که راوي با اين دقت و ظرافت! کروکي محل را تشريح کرده.)
شنيدم چو از تخت افتاد شاه
رسيدند شيخان به آن جايگاه
کجا گشت معلوم تکليف مُلک؟
بنا بر روايت: دم مستراح .....
نظر های شما (8)
راوی حوزه:
یک شبی در ابتدای آن قیام
رفته بودم قم که بینم آن امام
تا رسیدم من به آنجا شام شد
موقع دیدار خاص از عام شد
گفت با من آن رئیس دفترش
رفته امشب خانه آن دخترش
چونکه دادم اسکناسی من به اون
گفت آقا هست اندر اندرون
هر چه کردم خواهش وهر التماس
گفت امکانش نباشد این تماس
کار ما کم کم به دعوا میکشید
کشمکش تا اندرونی هم کشید
تا صدای ما به گوش اورسید
گفت پیغام از چه کس زین سورسید
من بگفتم یا اماما بی مزاح
منتظر هستیم درب مستراح
او چو آمد گفت با توپ و تشر
هر چه میگوئیم خیر است ای بشر
من دلم بشکست زین حرف امام
گریه کردم پیش او یکشب تمام
گفت با من این چه کاره کرده ای
من ندانستم که هستی گریه ای
او مرا بگرفت در آغوش خویش
ماچ ها میکردم اواز پشت و پیش
یاد ایام جوانی کرد او
تیر مهرش در تن من شد فرو
راوی حوزه
شیدای شیرازی:
چو شیخان رسیدند روی مبال
امامش بگفتا که زودتر بنال
یکی گریه کرد تاسخن راشنید
امام ماچ میکردو او هی بمال
عبدالله 88266599:
چه گفتند ان بخردان تاپگاه دران مامن ومسندوجايگاه
بگفتند ريدن بود مستحب براين ملت ومملكت چندگاه
Navran:
Salam
be shoma hasoodiam shod man ham 2 ta tanz neveshtam
shad zi
d.shaki:
ملاقات شیخان کنار مبال
اگر هوشمندی ندارد سئوال
غرض بود تبدیل این مرزوبوم
زکشور به یک مستراح عموم
که همراه روس و بلاروس و چین
برینند یکسر باین سرزمین
ازآن شُورشان بود جنب خلا
که با گندش عادت کند خلق ما
د.شاکی
hamidreza:
چیزی که برای من در این اعتراف رفسنجانی جالب بود این هست که اینها قبل از انتخوابات با چه اطمینانی از رای اوردن بنی صدر حرف می زدند گویا رای نیاوردنش منوط به تغییر نظر خمینی داشته
حمیدرضا_شیراز
not douvoum khordadian:
As khatami is a close relative to khomeini may be that night he was inside the toilet that rafsanjani mentioned. Az anjai ke khatami famil nazdike Khomiei ast hatmant an shab ishan dar dastshoi mazkor bodand.
00491737314176:
آقای خرسندی، نوشته بودید که در کلن برنامه نخواهید داشت،چون با برنامه سیاسی مخالفند. متاسفم.دو سه سال پیش در برنامه تان در کلن شرکت کردیم(با خانواده)کلی لذت بردیم .همان برنامه که خانم سیما بینا هم بودند.
حالا اگر در آن سالن به شما جا نمی دهند فکر نمی کنم مساله
غیر قابل حل باشد.در کلن سالنهای زیادی هست که میتوان
برنامه اجرا کرد.اگر موافق باشید در سایت اعلام کنید یا به من ایمیل بزنید.حتما تلاش خواهم کرد.خودم تجربه این کارها را ندارم ولی دوستانی دارم که می توانند از پس
این کار بربیایند.همت از شماو ما. ملکی
بازگشت به صفحه نخست 
یک شبی در ابتدای آن قیام
رفته بودم قم که بینم آن امام
تا رسیدم من به آنجا شام شد
موقع دیدار خاص از عام شد
گفت با من آن رئیس دفترش
رفته امشب خانه آن دخترش
چونکه دادم اسکناسی من به اون
گفت آقا هست اندر اندرون
هر چه کردم خواهش وهر التماس
گفت امکانش نباشد این تماس
کار ما کم کم به دعوا میکشید
کشمکش تا اندرونی هم کشید
تا صدای ما به گوش اورسید
گفت پیغام از چه کس زین سورسید
من بگفتم یا اماما بی مزاح
منتظر هستیم درب مستراح
او چو آمد گفت با توپ و تشر
هر چه میگوئیم خیر است ای بشر
من دلم بشکست زین حرف امام
گریه کردم پیش او یکشب تمام
گفت با من این چه کاره کرده ای
من ندانستم که هستی گریه ای
او مرا بگرفت در آغوش خویش
ماچ ها میکردم اواز پشت و پیش
یاد ایام جوانی کرد او
تیر مهرش در تن من شد فرو
راوی حوزه
(March 17, 2007 5:26 PM)