گوش جهان سنگين است
پیرمرد گفت اي حکيم! گوشم چندان سنگین شده که نزدیکترین صداها، حتی صدای گوز خويشتن نمیشنوم!
دکتر چند قرص و کپسولش داد و خواست هفتهی بعد بازآيد.
پیرمرد دو روزي بعد بازگشت و ممنون دکتر بود که با داروهایش گوش او تیز کرده و حال صدای گوز خود به وضوح میشنود!
پزشک گفت: با گوشات کاری نکردم، داروهای من صدای گوزت بلند کرده!
×××
چه شد که یاد این حکایت افتادم؟ وقتی اين سخن متواضعانهي آقاي خاتمي را خواندم که: «صدایم با همه ناتوانی در جهان شنیده میشود» !
- نه آقا! اين صداي شماست که به کفايت بلند است، وگرنه گوش جهان براي ديگران همچنان سنگين است!
نظر های شما (7)
peyman:
یک جوکی هم بیاد من امد: یکی میره پیش دکتر میگه: آقای دکتر! تازگی ها یه طوری شدم وقتی میگوزم، گوزم نه بو داره نه صدا!...دکتره میگه حالا یه گوز بده ببینیم!...یارو یکی میده و دکتره شروع میکنه به نسخه نوشتن...مریض میپرسه چی نوشتی برام؟ دکتره میگه: هیچی، یه قطره واسه گوشت نوشتم، یه قطره هم واسه بینیت!؛
افشار:
با سلام خدمت پدر خوبم اقای خرسندی و درود بی پایان به شما من افشار هستم دانشجوی کورد از ایران زمین مهد تمدن پدر خوبم برنامه شما رو دیدم به بودن شما بالیدم و به داداشم گفم که ایکاش که به جای گل اقا ما الان هفته نامه اضغر اقا روداشتیم تا همیشه با شما باشیم من برنامه شما را ظبظ کردم و نمیدانستم شعرهای شما رو رو سایتتون میتوان دید به همین خاطر ساعتها نشتم ونوشتم تمام شعر های شما رو امیدوارم که شما همیشه کامیاب باشید و از امروز منو در سایت خودتون بپزیرید باسپاس سلام منو به صمد اقا برسونید به هشون بگید تو بین بچه ها به من میگن صمد اقا جون ادای ایشونو خوب در مییارم دوستون داریم به امید روزی که شما رو در خاک پاک ایران ببینیم
بهمن:
با درود ،
صدای خفیف آن گهگاهی به گوش جهانیان میرسد ولی بوی گند آن 28 سال است که ملت ایران را میآزارد .
رهكذر:
سلام عمو هادي
جناب بوش امده به عراق. بيجاره شرحي برايش ساخته ام به نظم. خواندنش خالي از لطف نيست. شايد به مذاقت خوش ايد.
kaveh,tehran:
ba tashakkor az hadie aziz,
in eslahtalabane ma bemarateb kuchiktar az inharfan ke bekhan ya betunan karikonan,
tu shahre kura 1cheshi padeshahe!
tu in shakhsiatha ham khatami gentleman va roshanfekre!!!
che konim ke gozineye porrangi baraye mardom nist,
gush ha che besiar ke baraye sedaye meliun va tarafdarane mosaddeghe bozorg kamshenava and.
payandeh iran
کل شعبون:
حتما شنیده اید که رفسنجانی هم در کوزه افتاد و کتابش توقیف شد یکروز بعد از آنکه گفت در باره ی انتخابات با رهبری صحبت می کنم:
در دفتر اکبر نگر! رویای شیخ پیر کو؟
رو قدرت سانسور بین! خود کرده را تدبیر کو؟
دیروز صحبت کرده ای، مجنون دلالت کرده ای؟
امروز توقیفت کند فردای شیراشیر کو؟
ali:
با امضاي تعدادي از آخوند ها مبني بر خلع لباس آقاي خاتمي دادگاه روحانيت ايشان را براي پاره اي از توضيحات احضار نمود,طي تفهيم اتهام مبني بر دست دادن با يك خانم در ايتاليا ايشان با همان زيركي و روبه كاري خود به رئيس دادگاه گفت : من با اين خانم دست ندادم بلكه دست او را گرفتم و در اسلام دستگيري يكي از اركان و سنن دين مبين اسلام است.
رئيس دادگاه به ايشان گفت: تو آخوند هستي و من هم آخوند برو ولي نگو خر بود من كه مردم نيستم .....
یک جوکی هم بیاد من امد: یکی میره پیش دکتر میگه: آقای دکتر! تازگی ها یه طوری شدم وقتی میگوزم، گوزم نه بو داره نه صدا!...دکتره میگه حالا یه گوز بده ببینیم!...یارو یکی میده و دکتره شروع میکنه به نسخه نوشتن...مریض میپرسه چی نوشتی برام؟ دکتره میگه: هیچی، یه قطره واسه گوشت نوشتم، یه قطره هم واسه بینیت!؛
(September 18, 2007 6:09 PM)