دزدي از موزههاي سرزمين مادري و زادگاه پدري!
توصيهي ستوان کلمبو! ..... سرودهي تازه
برای کشف آثار عتیقه ........ که سرقت میرود در هر دقیقه
برای هرچه در رفته ز موزه .......... قلمدان، سکه، مینیاتوور، کوزه
دزدي از موزههاي سرزمين مادري و زادگاه پدري
----------------------------------
خبري که در پي آمده پشتبان اين سروده است.
---------------------------------
ارادتمند جانیدالری بود
که کارآگاه خیلی ماهری بود
چو او شد کهنه، آمد یکنفر نو
به نام نامی ستوان کلمبو
کلمبو، یا جلمبر، هرچه گوئی
بگیرد سارقان را با نکوئی
من او را دیدم و گفتم که سارجنت
پلیز هلپی که اوریسینگ ما ونت!
تو میدانی سجل-احوال ملت
همه احوال صدها سال ملت
تجلی میکند در موزههایش
که اشیائش سند باشد برایش
جز این و جز بنای باستانی
ز احوال نیاکانت چه دانی؟
تو با آن کهنه بارانی که داری
چنین دارای قدر و اعتباری
اگر بر تن کنی بارانی نو
نمیخواند کسات ستوان کلمبو
ببین، بارانی ما، موزهی ماست
پل امروزه و دیروزهی ماست
بنابراین بیا راهی نشان ده
که توی موزهها چیزی نمانده
کجا پیدا کنیم آنچه که بردند
بکن کاری، بگو راهی، بده پند!
چنین ستوان کلمبو داد پاسخ
که یک بیت است راهش، بیش از آن، یخ
برای تو همین یک بیت کافیست
اگر بر آن بیفزائی، اضافیست
برای دزدیابی، جان هادی
نرو قربانتم راه زیادی
تو میدانی که از بهر کلمبو
همیشه هست طنزت تازه و نو
نمیفهمم زبان جز انگلیسی
ولیکن ظاهراً خوب مینویسی!
به جان تو، بجز تو هرکسی بود
فراری میشدم از محضرش زود
ولی گویا تو داری مهرهی مار
و یا داری تواضع توی رفتار!
که آدم میشود افسون اسمت
نخواهد گشت راحت از طلسمت
بفرما این هم آن یک بیت سرکار
که شش بیت اولش آمد به اجبار!:
برای کشف آثار عتیقه
که سرقت میرود در هر دقیقه
برای کشف تابلوهای قاجار
که توی موزه غیبش زد ز دیوار
برای کشف آثار سفالی
که ناگه جایشان گردیده خالی
برای کشف گردنبند زرین
که با الماس رویش گشته تزئین
برای آن قلم از دورهی ماد
که هرکس برده، دستش هم قلم باد!
برای هرچه در رفته ز موزه
قلمدان، سکه، مینیاتوور، کوزه
نخست انبار اکبر را بگردید
سپس پستوی رهبر را بگردید
----------------------------------
گنجينه مسروقه: دزدیهای متداول از موزههای ايرانی
یک ماه از اعلام ناپدید شدن سه تابلوی نفیس قاجاری و صفوی موزه رضاعباسی می گذرد، پرس و جو از مدیر موزه و گفت و گو با مدیرکل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نتیجه ای ندارد. محمدرضا زاهدی مدیر موزه اجازه گفت و گو با رسانه ها را ندارد، همینطور مدیرکل موزه های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. پاسخ رضا موسوی، مدیرکل روابط عمومی سازمان هم چندان روشن نیست:"اطلاعرسانی زمانی انجام میشود که اثر پیدا شود. یگان حفاظت سازمان و نیروهای امنیتی که پیگیری ماجرا را برعهده دارند، ما را از خبررسانی در این مورد منع کردهاند. ممکن است هرگونه اظهارنظر در این مورد روند پیگیری ماجرا را مختل کند."شاید به همین دلیل است که ماجرای سرقت ۱۵ سکه طلا و نقره و یک گردنبند از نمایشگاه موزه ملی ایران در سال ۱۳۷۰، سرقت ۳۸۵ سکه طلا و نقره و شش قلمدان از بخش اسلامی موزه ملی در سال ۱۳۷۱، سرقت شش قلم شئیی فرهنگی از کاخ نیاوران در سال ۱۳۷۴، سرقت ۲۱ قلم اشیای عتیقه از موزه آبگینه و سفالینه در سال ۱۳۷۹، ناپدید شدن یک کتیبه سنگی از موزه ملی در سال ۱۳۸۰، سرقت یک تابلوی نق شی از موزه هنرهای ملی و یک روتاقچه ای زری از کاخ صاحبقرانیه در سال ۱۳۸۱ و ناپدید شدن قرآن خطی از موزه پارس شیراز هیچگاه به اطلاع رسانه ها نرسید، زیرا پرونده این سرقت ها پس از گذشت سال ها هنوز به نتیجه نرسیده و همچنان در دستگاه قضایی مفتوح است.
نظر های شما (3)
محمد:
با سلام به عمو هادی
در جواب اقا هومن بایستی بکم اول ما تاوان بیسوادی خودمان را میدهیم دوم اینکه این اقایان همه ایرانی هستند ولی ما عادت کردیم که هر چیز بد را به دیگران بچسبانیم .قبول کنیم ملت منصفی نیستیم
HOOMAN:
من يك ايرانيم فرزند كورش ---- به ازادي نديدم لحظه اي خوش
دلم پيوسته خون از وضع ايران ----- وليكن در بدن رگ گشته خامش
HOOMAN:
عمو هادي عزيزم !
حرص نخور قربونت برم . وقتي نفت رو يكي مي خوره منابع زميني رو يكي مي خوره پول مردم بدبخت رو يكي , خوب يك نفر هم بايد به فكر موزه ها باشه كه تا چند سال ديگه خيالشون راحت بشه كه چيزي به اسم ايران و فرهنگ ايراني باقي نمي مونه . اون از خليج فارس ! اون از درياي خزر ! اون از تخت جمشيد , مقبره كورش , ارگ بم كه به جاي مرمت معلوم نيست دارن چه كارش مي كنن ! و به جاي اون روز به روز شاهد احداث امام زاده هستيم ! چيزي كه مسلمه اينه كه اينا ايراني نيستن . هيچ كس تا به حال به ايران و ايراني به اين شكل خيانت نكرده بود . هادي جون به نظر تو ما داريم تاوان چي رو پس ميديم ؟
با سلام به عمو هادی
(December 29, 2007 5:20 PM)در جواب اقا هومن بایستی بکم اول ما تاوان بیسوادی خودمان را میدهیم دوم اینکه این اقایان همه ایرانی هستند ولی ما عادت کردیم که هر چیز بد را به دیگران بچسبانیم .قبول کنیم ملت منصفی نیستیم