پاسخ به پروندهسازي يک مفتش فرهنگي
اين اطلاعيهي کانون نويسندگان ايران در سايتهاي بسياري نقل شده. ما براي خواندن آن به سايت «نيو-سکولاريسم» وصلتان ميکنيم که گشت و گذاري هم در روشنگريهاي اين شبکهي ارزشمند داشته باشيد.
نظر های شما (4)
reza:
با عرض پوزش یادم رفت بگم اون پاراگراف رو میشد اینطور هم نوشت:
"مینویسیم خیر، غلط به عرضتان رساندهاند، «همهی شرایط» عضویت در کانون نویسندگان ایران تنها داشتن دو کتاب و کارمند ادارهی سانسور نبودن نیست. عضویت در کانون در وهلهی نخست مستلزم پذیرش منشور و اساسنامة کانون، سندهای مسلم آزادیخواهی کانون و کانونیان، نداشتن پیشینهی سرکوب و حذف فرهنگی و بالاتر از همه ارادهی درافتادن با سانسور و سرکوب است."
هم حق مطلب ادا میشه و هم شان کانون بهتر حفظ میشه.
بازم تکرار کنم که این نظر منه، شاید اعضای کانون که همه ااساتید مسلم ادبیات هستند دلایل خاص خودشون رو داشتن.
با سپاس
reza:
دوست عزیز،اگه قسمتهای بیشتری رو نیاوردم فقط به جهت اختصار بود.دو نمونه دیگه:
"عرصه ی عمومی بنکداری حاجیروغنی نیست که بتوان سرقفلی آن را به هر فرصتطلبِ از گَردِ راه رسیدهای واگذار کرد"
"تازه به نویسندهی «لیبرال» و «غیر ایدئولوژیک» «شهروند امروز» چه مربوط که درسایهی مافیای آدمخواران، در این فاجعهی دردناک، با هلهله و شادمانی دلقکی که در تنگی عرصه بر پهلوانان به وسط معرکه پریده است، عربده میکشد و نفسکش میطلبد؟"
کلا نگارش جوابیه بیشتر شبیه داد و بیداد یه دعواست تا یک پاسخ موقر.
همه ما با این رژیم و دست اندر کارانش مخالفیم ولی به نظر من اگه قرار باشه مثل همونا مخالفتمون رو نشون بدیم در نهایت با اونا فرق چندانی نخواهیم داشت.
ما که از منطق خودمون مطئن هستیم نیازی به عصبانیت نداریم.
موفق باشید
66666666:
آقارضا
بابا شما دیگه خیلی شیک و سخت گیری
عین آنجه را که از سبک نگارش اطلاعیه محشر کانون نویسندگان مثال آورده اید در اینجا نقل میکنم:
\"«همهی شرایط» عضویت در کانون نویسندگان ایران تنها داشتن دو کتاب و کارمند ادارهی سانسور نبودن نیست که در آن صورت هر میرزابنویس پشت ساختمان دادگستری یا فلان اندیکاتورنویس سازمان امنیت یا بهمان پادوی حجرهی بازار هم به صرف داشتن دو کتاب به خود جرئت میداد که از کانون درخواست عضویت کند.\"
این نشان میدهد که تند تر از این قسمت در اطلاعیه کانون پیدا نکرده اید.
خوب برادر عزیر این سبک نگارش اشکالش چیست ؟ و اگر شما بخواهید همین مضمون را نرم تر بنویسید چگونه خواهد بود. ما را راهنمائی بفرمائید. همه میدانیم که یک اشکال عمده ما ایرانیان همین فقط نقد کردن است و در مقابل نفد خود آنجه را که درست تر بنظرم میاید ارائه نمی کنیم. اما من از شما خواهش میکنم که چنین کنید و متن بدیلی که نرم تر از این متن باشد را ارائه فرمائید. واقعا\" این سبک نگارش را \"کیهانی\" میدانید؟
شاید بتوانیم بگوئیم که شاید زیاد کنهان نمیخوانید.
اما در مورد کلمات بکار رفته اگر اشکالی دارید باز سئوال از شما اینست که کلمات \"میرزا بنویس\"، \"پشت دادگستری\"، یا \"فلان اندیکاتورنویس سازمان امنیت\" یا \"بهمان پادوی حجرهی بازار\" کدامیک اشکال دارد و در چارچوب پاسخ به یک \"مفتش فرهنگی\" نمی گنجد.
با احترام به شما و نظرتان باید بگویم که کانون نویسندگان و اعضای آن و سایر هنرمندان (همین دم دست داستان تازه سینماگران متعهد مثل بیضائی و منیزه حکمت و دیگران است و برخودی که باز همین داروغه های فرهنگی با آنان کردند) از این جماعت مفتش و داروغه بیش از این ها جفا دیده اند که پاسخی این چنین حداقل بیان آن درد بزرگی است که از زخم این گزمگان بر پیکر هنر و هنرمند این سرزمین بلاکشیده آمده است.
reza:
مقاله محمد قوچانی رو نتونستم پیدا کنم ولی اگر همینایی باشه که توی جوابیه اومده، نظریات کانون نویسندگان درسته.
ولی یک نکته مهم: انتظار از کانون نویسندگان اینه که بیش از اینکه با خشم جوابیه بنویسن با آرامش نظرشون رو اعلام کنن.اینطوری هم پیام اصلی نامه بیشتر مورد توجه قرار میگیره هم با سبک نگارش با سبک کیهانی مشابه نمیشه.نگاه کنید:
"«همهی شرایط» عضویت در کانون نویسندگان ایران تنها داشتن دو کتاب و کارمند ادارهی سانسور نبودن نیست که در آن صورت هر میرزابنویس پشت ساختمان دادگستری یا فلان اندیکاتورنویس سازمان امنیت یا بهمان پادوی حجرهی بازار هم به صرف داشتن دو کتاب به خود جرئت میداد که از کانون درخواست عضویت کند."
با عرض پوزش یادم رفت بگم اون پاراگراف رو میشد اینطور هم نوشت:
(February 5, 2008 11:15 PM)"مینویسیم خیر، غلط به عرضتان رساندهاند، «همهی شرایط» عضویت در کانون نویسندگان ایران تنها داشتن دو کتاب و کارمند ادارهی سانسور نبودن نیست. عضویت در کانون در وهلهی نخست مستلزم پذیرش منشور و اساسنامة کانون، سندهای مسلم آزادیخواهی کانون و کانونیان، نداشتن پیشینهی سرکوب و حذف فرهنگی و بالاتر از همه ارادهی درافتادن با سانسور و سرکوب است."
هم حق مطلب ادا میشه و هم شان کانون بهتر حفظ میشه.
بازم تکرار کنم که این نظر منه، شاید اعضای کانون که همه ااساتید مسلم ادبیات هستند دلایل خاص خودشون رو داشتن.
با سپاس