ميکشم ميکشم هرکه برادرم کشت و ديه نداد!
وحشت کردم وقتي صداي مسعود بهنود را شنيدم. صبح شنبه، توي موبايل خارج از سرويس خودم.
تا او احوالپرسي کند دل من هررري ريخته بود پائين و تا «چي شده؟ چي شده؟»هاي من تمام شود، از سکتهي ناقص کاملاً رد شده بودم!
(اصلاحيه: مبلغ به «تومن» اشتباه نوشته شده. پوند درست است)
گفت «هيچي» اما يک چيزي بود. بالأخره گفت که قرار است جواني را اعدام کنند، خانوادهي مقتول (اولياي دم) پول ميخواهند ...
تا بقيهاش را بگويد من توي ذهنم يک حساب سرانگشتي کردم.
- چقدر ميخواهند. من ميتوانم ....
گفت - آره. من هم فکر کردم وام بگيرم ولي خوب ميداني چهارصد هزار تومن ..
گفتم - صدا نمياد!
گفت - الو!
گفتم - الو صدا نمياد.
گفت - ميدانم! ولي يکي از هنرمندان صاحب نام داخل کشور گفته است که هادي با سرمايهداران ايراني در خارج دوست است. شايد بشود جان اين جوان را نجات داد! صدا مياد؟
گفتم - عزيزجان. صدا مياد. ميدانم منظورشان کدام سرمايهدارهاست. اما من بيشتر با آنها آشنائي يا رابطه دارم تا «دوستي». اين آشنائي و رابطه و احياناً دوستي ضامنش اين است که هرگز هيچوقت هيچ چيز از آنها نخواستهام. اينها آمادهاند و بلکه حساسيت دارند که تا چيزي بخواهي باهات قهر کنند و ازت فرار کنند. فقط از يکيشان يکبار چيزي خواستم که با من قطع رابطه کرد. تازه براي خودم نخواسته بودم. پول هم نخواسته بودم. يک نامه خواسته بودم! آنقدر طولش داد تا خيالش راحت باشد که طرف را ديپورت کردهاند و موضوع منتفي است، آنوقت قهرش تمام شد!
بهنود گفت ميدانم. (درد آشناست!) گفتم: به آقاي خيامي هم من ارادت دارم و سلام و عليکي با هم کردهايم، اما رابطهاي با ايشان ندارم. نه بابت کمک به پناهندگان در ترکيه تيغ زدهام ايشان را، نه ....
گفت من ميدانستم که تو با آقاي خيامي رابطهاي نداري. گفتم بيژن خان پاکزاد را هم که دوست من است اگر بگويم ده دست کت و شلوار شيک بده براي اولياي دم، ممکن است حرفي نداشته باشد، اما بگويم مقداري از پول ديه را بده .....
بهنود گفنت ميدانم. هرکس بخواهد کمک کند اول ميپرسد کي بوده و چي بوده؟ و حالا تو مثلاً بگو کومله .... بعد بيا توضيح بده که کومله چيست !
گفتم به هرحال جان انساني در خطر است. آدمهائي هستند که من ميتوانم بهشان رو بيندازم، اما چه بگويم و چه بخواهم و چه بکنند ...؟
گفت مشکل همين است. اگر قضيه را رسانهاي بکنيم و استمداد بطلبيم ممکن است اولياي دم خوششان نيايد، اگر نکنيم، کمک جمع کردن سخت است.
دمت گرمي بهش گفتم که ماجرا را پي گرفته و بلاتکليف، خداحافظي تا بعد.
حالا من به «اولياي دم» فکر ميکنم. انسانهائي داغدار. خانوادهاي که نازنيني از جمعشان به قتل رسيده. و به مرتکب قتل فکر ميکنم و خانوادهاش که اگر پول داشته باشند، عزيزشان اعدام نميشود. بعدش حالا فکر ميکنم به قانوني که اين دو خانواده را رو در روي هم گذاشته: (کارد من تيز تره. دنبهي من لذيذتره ....!)
آيا اين اسلام است که آنها را در مقابل هم قرار ميدهد يا دکانداران دين، که قانون ِ (احياناً مترقي ِ) دنياي هزار و چهارصد سال پيش را روي خانوادههاي شريف ايراني پياده ميکنند که مردم حکم به کشتن همديگر بدهند و آنها ژست عدالتپروري به خودشان بگيرند و در کنارش، مخالفان حکومت را هر روز و هر شب کشتار کنند.
نظر های شما (38)
ellie-k:
هادي عزيز
ياد حرفهاي خميني قبل از انقلاب افتادم و وعده جامعه بي طبقه توحيدي حالا سرمايه دارها ميتوانندبه قصد ادم بكشند و ديه بدهند و صاف صاف بگردند اما فقرا براي قتل غير عمد هم بايد بروند بالاي دار.
تفو بر بو اي چرخ گردون تفو
Hassan:
سلام،
آن جمله به نقال از قران كه خانم ژاله نوشتند "هرکس جان کسی را نجات داد جان تمامی بشریت را نجات داده است"، از تورات است!
ژاله وفا:
آقای خرسندی گرامی
با سلام دوباره.
من نیز تعجب کردم که مبلغ 400 هزار تومان مبلغ دیه باشد گمان کردم این مبلغ باقی مانده است و میدانم که وزارت دادگستری نظام ولایت فقیه داد را گسترده ! و مبلغ 40 میلیون تومان راگویا با علم بر این که کسی را یارای پرداخت آن نیست را برای سال 1387 به عنوان مبلغ دیه تعیین کرده است.
ولی آیا جدا در میان ایرانیان که همه دم از دفاع از حقوق بشر میزنند وقتی پای عمل به میان می آید 40 نفر یافت نمیشود که با هم همت کرده هر کس به وسع خود این مبلغ را تامین نمایند؟
اینجانب بر نظر خود باقی هستم و به اندازه وسع خود در این راه میکوشم و نیزاز ایرانیان مدد میطلبم. ( منتظر شماره حساب هستم ).
پیشنهاد مینمایم که در خارج از کشور ایرانیان صندوقی رابطور دائم دایر نمایند و شخصی را که امین است و مسائل حقوق بشر را با مسائل سیاسی مخلوط و بهر ه برداری سیاسی از آنها نمی نماید را مسئول آن نمایند تا حتی بکار حمایت مالی از دانشجویانی که در درون ایران در جنبش دانشجویی فعالند واین نظام آنها را بعلت فعالیت سیاسی به زندادن می افکند و و یا مجبور به تعلیق تحصیلشان میکند بر آید. در رژیم گذشته گویا بازاریانی خیر عهده دار حمایت مالی از جنبش دانشجویی بودند.
به هیچ وجه شایسته نیست ایرانیان خصوصا خارج از کشوریها که اغلب تحصیل کرده اند و به هر حال هر کس ماهانه حقوق ثابتی دارد از کنشگران و حاملان جنبشهای درون کشور تنها در حد صدور اطلاعیه حمایت کنند و وقتی پای دفاع مادی و مالی و مرهم نهادن بر زخم و سختی معیشت آنها به میان میاید آنها را تنها بگذارند.
حق آن است که تا نظام ضد رشد و ضد حق ولایت فقیه پا بر جاست سرکوب و تضییع حقوق ادامه دارد و عنصر ایرانی بایستی همت خود را ابتدا معطوف و مصروف برداشتن این مانع بر سر راه تحقق حقوق انسانی خود نماید.
هادي - ژاله خانم عزيز. هنوز که خير ديگري نرسيده. اميدوارم مسئله حل شده باشد. خبري شد خبر ميدهم.
Ziba:
نماينده ساری در مجلس در باره صحت مدرک علی کردان: آيا انگليس می تواند درباره وزير جمهوری اسلامی داوری
کند؟ ايرنا
تهران-خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا): نماينده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی گفت: جای تاسف دارد که در اين فضای سنگين برخی "استعمارگر پير" انگليس را داور قرار می دهند و از اين کشور درباره مدرک وزير جمهوری اسلامی ايران، استعلام می کنند.
"سيد رمضان شجاعی کياسری" روز پنج شنبه در گفت و گو با خبرنگار سياسی ايرنا افزود: آيا انگليس می تواند درباره وزير جمهوری اسلامی ايران داوری کند؟ چرا اين عده بايد انگليس را مرجع تاييد و تکذيب يک وزير کشور قرار دهند؟
وی با اشاره به اينکه کسانی که به اين قضيه دامن می زنند، خود تحصيل کرده انگليس هستند، افزود: تمام روحيات، فکر و انديشه فردی و اجتماعی اين افراد در انگليس شکل گرفته است.
عضو کميسيون فرهنگی مجلس تاکيد کرد: پاسخ انگليسی ها در اين خصوص مشخص بوده و سابقه تاريخی آن نيز با ايران و انقلاب اسلامی معلوم است.
شجاعی کياسری در ادامه تصريح کرد: مجلس به توانمندی علی کردان رای داده است نه به مدرک او.
اين نماينده مجلس ادامه داد: مدرک دکترا شرط ورود به هيات دولت نيست، در همين دولت و دولت های قبلی نيز بودند کسانی که به سمت وزارت با مدرک ليسانس و فوق ديپلم منصوب شدند.
وی يادآور شد: آقای کردان اعلام کرده است مدرک دکترای من افتخاری است، مدرک افتخاری نيز تعريف خاص خود را دارد و دانشگاهيان فرهيخته و فهيم اين امر را می دانند.
ژاله وفا:
آقای خرسندی گرامی
متاسفانه من دیر این مطلب را خواندم. به نظر من دفاع از حقوق بشر و جان یک فرد را نباید با مسائل سیاسی قاطی کرد واز آن دفاع بعلت اختلاف نظر سیاسی با کسی( در اینجا آقای بهنود ) سر باز زد.فعلا جان یک نفر در خطر است و تا قانون را در یک نظام مردمسالار عوض کنیم معلوم نیست جان این فرد به خطر نیفتد. پس هر کس که با اعدام مخالف است بایستی هر آنچه از دستش بر مییاد انجام دهد تا حیات پاس داشته شود.
آقای خرسندی من چندان مایل نیستم که خدای ناکرده انتشار نام من حمل بر خود نمایی شود.اونهم در مساله ای که با جان شریف انسانی مرتبط است. چنانچه برایتان مقدور است بدون نام چاپش کنید ولی با اینجانب تماس بگیرید سپاسگزار میشوم .
اینجانب آماده پرداخت مبلغ میباشم آقای خرسندی لطف فرمایید با ادرس اینجانب تماس گرفته شماره حسابی برای اینکاردر اختیار بگذارید با کماال میل پرداخت خواهم کرد
هر انسانی باید این آیه قرآن را که مایه حیات است سرمشق قرار دهد میخواهد به دیندار باشد یا نه
"هرکس جان کسی را نجات داد جان تمامی بشریت را نجات داده است "
هادی - میبخشید ژاله خانم عزیز. با تقدیر از مراتب انساندوستی و سخاوت شما، متأسفانه اشتباهی شده بود که بعداً توضیح دادیم. میلغ به پوند صحیح است نه ریال.
uyuy7687:
Aghaye Behnood ..... khodeshoon ro be Iran zadand o rafte-and. Digar jayee baraye paakzasi namandeh. Khejalat ham khoob chiziye. oon mogheh ke khatami khatami mikardi... fekre zemestoonet bood?
پیپو:
امشب داشتم برای چندمین بار این مطلب را میخواندم و برای اولین بار داشتم با خودم فکر میکردم چقدر همه چیز انقدر زود برای آدمیزاد جماعت عادی میشود. یک قتلی بقول امامخمینی "واقع شده"...یک جایی قانونش میگوید : قاتل،اعدام باید گردد...جای دیگر میگوید: اعدام غیرانسانی است: حدکثر حبس ابد...و بهرحال همه جادادگاهی هست، دادستانی و وکیلی و هیئت منصفه ای و قاضی...و بحث میکنند ...در مورد همه چیز: شرایط مکانی و زمانی قتل، وضع روحی محکوم، انگیزه اش، دفاع بوده یا حمله، خودخواسته بوده یا ناخواسته، و حالا از کارش نادم است یا نه،ووو...تا سرانجام حکمی صادر میشود، بعد باز محکوم فرجام میخواهد و تا آخر که همه میدانیم . اما،این چه قانونی است که با قدری "مایه" ،قاتل از روی چهارپایه اعدام میاید پایین، دستش را میکند تو جیبش و سوت زنان به میرود خانه اش؟ ...نه جان من (یا جان شما)، اصلا فکر میکنیم که اصل این قانون دیه چقدر مصداق و تجسم بی عدالتی و عملا تثبیت حقانیت $ است؟ آنهم برآمده از دیانتی که مدعی است که مساوات واقعی و همیشگی را برای بشریت به ارمغان آورده؟...نه ،جدا فکر کرده اید؟
ali:
خدمت همنام خودم اقای علی که درایتالیا پیشنهادی که دادی را5 سال پیش خانم عبادی برای زلزله زدگان بم شماره حساب خودش رادرسایت گویا وبی بی سی داداگرخبری ازان پولهای اهدایی ایرانیان خارج ازکشوروذره ای شفاف سازی دراین 5 سال شد?وضعیت بم هم که اظهرمن الشمس است ریالی به ان مردم اگررسیده بود قاچقچیان انسان دختران بی سرپرست رادرکشورهای همسایه به فروش نمی رساندند
nahid:
..........................
- Nahid Khanoome gol, bebakhshid, nashod commente shoma ra bezarim. (ja nashod!)
mehdi:
آقاى مسعود بهنود
لطفا يه چيزى بگوييد که بگنجد...
.....................
nilufar:
khorsandi aziz in ......
Hadi - mamnoon aziz. ba poozesh az inke chand satr sansoor shod! Negaran nabshash aziz. CHASHM!
Ashena:
هادی جان جی میگی ....... (EDIT SHOD).... بهتر است که آقای بهنود سراغ شاخه امریکائی اصلاحات رفته و موضوع را از طریق آقایان سازگارا اکبر گنجی -افشاریان و البته که خانم فاطنه حقیت جو دنبال نمایند .
Ali:
Salam , Ali hastam az Italia, pishnehad mikonam be jaye in hameh bahse ke be jaii nemirese, ye hesab baraye ingooneh afrad baz konim, har chand man va amsale man sarmaye dar nistim vali hazerim be tavanaii khodemoon pool bedim
علي:
با عرض پوزش از جناب سعدي
هشيار آن كسي بايد كز صداي آمريكا بپرهيزد
وين طبع كه من (هادي خرسندي) دارم با عقل بهارلو نياميزد
خدا را شكر كه دوستان هادي كساني مثل عبدالمالك ريگي و ... نيستند
رضا عليپور.م:
............................
با ارادت:رضا عليپور.م-ايران.
1387/5/16
- Agha aslan on javan ra nabayad edam konand. digar comment nafrestid lotfan. adam roosh nemishe hey edit kone. ba sepas va poozesh.
رضا:
آقا هادی عزیز
.......جان خودم قصد ارشاد ندارم خود دانی!
ازبس که هادی ی ما هستی حیفم میاد!
تو نازک طبعی وطاقت نیاری
درشتی های مشتی دلق پوشان
با ارادت رضا
- ghorbanat aziz. agar in sansoor ra bar man bebakhshi, bishtar ghorbanat!
ح. الف .کیانوش/سوئد:
استاد خرسندی عزیز!
هم میهن گرامی *قاسم/غاسم* در خانه عشق شما به این پیرمرد نیم قرنی اتهام می زند و شاگردی که شما را *تمر* درست کرده که* اصغر آقا اختراع نشده* هنوز مرا دست ناپاک در آثار تان می دانید_؟ زنبور در طبعت وقتی گلهای مختلف را می خورد از* ان اش* عسل در می آید کندو را می گوید بجزه مگس ها که ان می خورد می شوند ملا که می شود به همکاری همشهری ام پرویز صیاد راحت دولاشان کرد.
مرگ آزاد مرد ترین نویسنده تاریخ ادبیات روسی*و جهان* در قرن اخیررا تسلیت می گویم جایزه نوبل همچنان نصیب شما باد!
نویسنده ی در شهر ما در چهارم امرداد ۲۵ جولای نیز به ابدبیت پیوست!
چهره ام صادق چوبک وار بوده اما دلم صادق هدایت است هنوز
091274538746:
" از خون جوانان وطن لاله دمیده "
این روزهاملایان حاکم بر ایران بمانند گرگهایی هار ، کف بر دهان جوانان این مرز و بوم را به جوخه هاو چوبه های دار می سپارند و چهره ی کریه شان را برای ایجاد ترس و وحشت و خفقان آشکار تر می کنند .
در این میان از دیدن فرصت طلبان حقیری که در پس نقاب
" پراگماتیسم " سعی در تثبیت این نظام دارند ،حال تهوع
به من دست می دهد .
فرهاد- فریاد:
تنها چیزی که برای دولت جمهوری اسلامی ارزش ندارد انسان است و کرامت انسانی . اطاعت بی چون و چرا از اسلام بله این عین اسلام است زیرا در عربستان هم این کارها را میکنند حتی گردن شاهزاده ها هم زده شده . وقتی پنجاه درصد جمعیت ایران یعنی زنان مثل برده اند وقتی من و تو را مجبور میکنند بگوئیم مادر و خواهر و همسر من نصف تو می ارزند وقتی برای کوچکترین انتقاد اعدامت میکنند اسلام همین است باز نیائیم آرایشش کنیم نوع دیگری برای خودمان بسازیم همین شیعه را ساختیم برای هفت ملیون پشت ما کافی ست
ali:
راستی هادی جان یادم رفت شاید جیمی کارتر دیه رابدهد هرچه باشدایشان هم مانند بانوعبادی میلیونها دلار سودازجایزه صلح نوبل برده. بالاخره اولین بانومسلمان برنده نوبل وکارتر حقوق بشردوستیشان راباحمایت از خمینی وخاتمی ازکارتلهای نفتی واسلحه سازی گرفته اند مگه نه.
ali:
هادی عزیز چرااقای بهنودکه به رفسنجانی ارادت دارندوبرای ایشان تبلیغات انتخاباتی می کنند ازایشان نمی خواهندکه دم انتخابات ژست انسان دوستی بگیرند. همان طورکه دیه بختیاروفرخ زاد وبیژن فاضلی را با پورسانت نفتی به دولتهای فرانسه والمان وانگلستان رفسنجانی داد ان دولتهاهم قاتلان راازادکردند
سیاوش (م.محقق):
بچه ها این نوجوان اعدامی است
جلوه ای از مذهبِ اســلامی است
خود گــواهِ دینِ خون آشامی است
بی دیـه او سوی دار اعزامی است
حکم قتـلش از خدایِ کبریا ست
بچه ها با دستِ " اســلامِ عزیز"
زنده در گِل گشته بـانو بی سـتیز
سنگ بر فرقش درشت و خرد و ریز
سنگساران گشت بی را هِ گـریـز
بچه ها این دیـنِ قومِ آریاست *
بد نیست جماعت شاه الله یی بیاد بیاورند که چگونه اعلاحضرتشان به نمایندگی از قومِ آریا به زیارتِ امام رضا می رفت .... زوارِ خانه خدا می شد و با لـُـنگ دورِ کعـبه می چرخید
و با قلع و قم کردن و حذفِ آزادگان و بزرگانی چون دکتر مصدق و سایرِ افرادِ روشنفکر و آزادیخواه و مترقی ازصحنه جامعه راه را برای رشد بیشتر و نشو ونمایِ این اربابان خرافه و خفّت و شیوعِ مذهبِ متعفن شان هموار می کرد....
و ایکاش متوهمانی که خود را "روشنفکرِ مذهبی" خطاب می کنند کمی عقل خود را رشد می دادند و به مذهب آنچنانکه هست و نه بگونه ای که اینان خیالپردازی می کنند می نگریستند . این مورد یک جلوه از "قانون و عدات" همان خدای مریض و کوته بین کینه جوست ....
9821236751412:
مسعود Behoond كه از خوديها است چرا از ضد انقلابى ها(غير خودى ها) كمك خواسته؟؟؟؟؟
ستاره
7188700216:
سلام، از كى تا حالا مسعود بهنود دلش به حال اعدام شده ها sokhteh، كه اين بار خودش را دلسوز و با مردم هم ره ميكند، ايشان بهتر است جهت تبليغات رژيم ملاها براى entekhabt آينده آماده كند و خاتمى janash را حمايت كند-mohamadreza
reza azari:
اقای هادی خرسندی ظنز نویس مردمی :..................................
هادي - آقا رضاي عزيز. شرمندهام که نامهي شما سانسور شد. اما نتوانستم ناديده بگيرمش. اميدوارم نام مرا هم به آن فهرست اضافه نکنيد!.
7188700216:
لطفا به مسعود بهنود بگوييد كه از دوستان داخل ايران (ملاها حكومتى كه از آنها در خارج دفاع ميكند) از آنها بخواهد كه جان اين شخص و افراد ديگر را نجات دهند.محمد
بهمن:
با درود ،
حالا نمیشه بجای خرسندی با خاتمی یا معین تماس گرفت ؟
7188700216:
lotfan be Masoud Behnood begoeed ke ishan ba doostan dakhel Iranash (akhoondhaye Hokoomatike anha ra dar kharej hemayat mikonad)tamass begirad va jan yek nafar ra nejat dahad. Mohamad
ali:
آقا بهنود،در entakhabat شركت كنيم و بعدش shahrvandane ايرانى را از دست montakhabine ايران نجات دهيم،mother tereza اين كار را نكرد آقا بهنود اين كار را ميكند، در ضمن اين oposisione ايران هم به يك مافيا تبديل شده، به يك دست به خاتمى با دست ديگر به اكبر گنجى و با دستى ديگر به خرسندى تلفن ميشود زد،اگر باز هم دستى بود به رضا پهلوى زنگ بزنيد
ali:
آقا بهنود،در entakhabat شركت كنيم و بعدش shahrvandane ايرانى را از دست montakhabine ايران نجات دهيم،mother tereza اين كار را نكرد آقا بهنود اين كار را ميكند، در ضمن اين oposisione ايران هم به يك مافيا تبديل شده، به يك دست به خاتمى با دست ديگر به اكبر گنجى و با دستى ديگر به خرسندى تلفن ميشود زد،اگر باز هم دستى بود به رضا پهلوى زنگ بزنيد
قا صم:
اصغر آقا! از این کامنت " یک نفر " خیلی خوشم آمد.دمش گرم ! حاجاقا خیال می کنه با دسته کورا وکرا طرفه .
شرم وحیا هم خوب چیزیه !
ا. ح. د.:
که جان داردو جان شیرین خوش است
برای پیر توس جان موری هم باارزش است و برای
سردمداران رژیم اسلامی بی ارزشترین چیز ، جان انسان است .کیست که بتواند برای کمک به رهایی جان انسانی نه بگوید ؟ یک ضرب المثل چینی میگوید:به گرسنه ای یک ماهی بدهید،برای یک وعده شکم اورا سیر کرده اید.به او ماهیگیری یاد بدهید،برای تمام عمر او را سیر کرده اید. برای کمک و رهایی جان انسانهایی نظیر این جوان،راه حل عملی تشکیل بنیادی است که زیر نظر هیآت امنائی خوش نام به جمع آوری پول و کمک به نجات جان جوانانی بشتابد که جانشان هر روز در معرض تهدید این رژیم تبهکار است .اقدام این آقا از زمره ی پولهای نقدی است که احمدی نژاد در سفر های داخلی به چند نفری میدهد و به اصطلاح آخوند ها جزو اعمال حسنه است.
آقای بهنود ، التماس دعا !!
یک نفر:
هادی جانم نمیدانستم تو با مسعود خان بهنود دوست ویا آشناهستی .ولی اگر باهاش مثل بقیه رودربایستی نداری بهش بگو بابا تو که سال چهل و شش کارت را شروع کردی سردبیر آیندگان هم نه تو بودی نه همایون نه سیروس آموزگار . چرا خالی می بندی ؟ همچین مینویسی که انگار در مصاحبه با ساعد بالا دست دکتر الهی نشسته بودی . جان همکاران قدیمی کوتاه بیا .
.Kianoushحسن کیانوش:
سلام
آقاجان شما که شده اید همانند امام سوم!
بردارتان حسن آقا زن بازی کرده دختره هم زهر* زعفران* داده تا شوهر بهتر گیر بیائید
حالا دعوا بگذار کنار
نکند در فکر بازی های پکن افتادی و می خواهید بجای وزنه درکشتی قهرمان بفرستی. در مدرسه ما می گفتندن
فارسی را درست بخوانید@ تاکسی تاکسی را نراند تاکسی را ه نمی رود! هواپیما ئی جمهوری اسلامی نمی توانند تا چین برشند می خواهند یک تیم کامل کشتی با کشتی بفرستندن! ملوان انگلیسی را بخاطر همین داماد کرده بودنند
ما مخلص تریم
محمود:
ارباب این اقای بهنود هرچقدر انشاش خوبه ریاضیش خرابه ...فکرمیکنم سه تا صفر از رقم انداخته ...اگر چهارصد هزاز تمن است من میدم ..اصلن خودت بده که دیرنشه ..قبول دارم ...اگر هم از من نگرفتی نگرفتئ..
منصور خان:
یادم میاد اخرین باری که ایران را ترک میکردم گرفتار وزارت اطلاعات شدم و از من خواستند که بخاطر این انقلاب مردمی باید با انها همکاری کنم و این همکاری از بین بردن ضد انقلاب هائی مثل تو بود گفتم حرفتان درست ولی برادر کشی در اسلام حرام است چون مشخص نشده که برادر کافر یا مسلمان در ضمن اگر من بعنوان طلب کار دیه ادعا کنم دیه برادر کشته شده خودم را از خودم که نمیتوانم بگیرم پس این کار برای من دو تا ضرر دارد هم برادرم را از دست داده ام هم دیه گیرم نمیاید ریشوی باز خواست کننده دستی به ریشش کشید و گفت این پاسپورتت برو و دیگه برنگرد من راضی به ضرر تو نیستم
من سی ساله که برنگشتم ولی در این سی سال با کمک بعضی از این ضد انقلابیون چندین خانواده را با دادن دیه به این جمهوری اسلامی از مرگ نجات داده ایم
تو حساب کن باج عمامه!
جمال فراهانی:
آقای خرسندی گرامی،جان چند نفر را میشود با پرداخت دیه! نجات داد؟
تا همین امروز در این سال بیش از صدوشصت،هفتاد نفر را اعدام کرده اند.
بقول میرزا رضای کرمانی باید ریشه ظلم را خشکاند.این جانیان حاکم بر
میهن با قوانین قرون وسطائی قصاصشان را باید در هم کوبید و نابود کرد نه
اینکه آنها حکم قتل و دیه بدهند و اپوزیسیون هم بدنبال جمع آوری دیه بیفتد.
این خبر را ببینید که چه دردناک است قصه قاتل و مقتول:«به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، سحرگاه صبح امروز 10 محكوم به قصاص در حياط زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند و به اين ترتيب پرونده 10 قاتل و جنايتكار مختومه شد.... در ميان محكومان به قصاص يك جوان كارتن خواب نيز به چشم ميخورد. وي كه حميد نام داشت محكوم بود كه يك كارتن خواب ديگر را به قتل رسانده است...حميد در خصوص جرمش مدعي بود در يك شب زمستاني، زماني كه سرما به اوج خود رسيده بود. كارتنهاي مخصوص خواب دوستش علي را به آتش كشيده تا گرم شود و همين امر دليل درگيري اين دو فرد بوده است.
به اين ترتيب حميد كه جثه قويتري نسبت به علي داشته است با كوباندن سر علي به جدول خيابان وي را به قتل ميرساند و خود نيز به اتهام قتل مجرم ميشود.
قاضي پس از شنيدن اعترافات حميد وي را به قصاص محكوم كرد كه اين حكم از سوي ديوان عالي كشور نيز تأييد شد و حميد صبح امروز به دار آويخته شد. ».(http://www.aftabkaran.com/a6167.htm).
Ziba:
براى بهنود و... و براى آنها كه در تلاش براى پاك كردن صورت مسئله اند.
به نقل از کارگزاران، مهران فرجی:دو جوان 11 روز قبل به اتهام سرقت پسته دستگیر و از سوی دادگاه عمومی شهر انار به 70 ضربه شلاق در ملاءعام و 9 ماه حبس محكوم شدند. حكم شلاق آنها در ملاءعام عصر روز جمعه در شهر انار استان كرمان به اجرا درآمد و با اعتراض مردم روبهرو شد. به گزارش خبرنگار ما؛ سوم مردادماه سال جاری كشاورزان اطراف شهر انار در شمال استان كرمان، چند سارق باغهای پسته را دستگیر كردند و تحویل پلیس دادند. در ادامه چند همدست دیگر متهمان دستگیرشده نیز شناسایی و بازداشت شدند. آنها در بازجوییهای بهعملآمده به سرقت سه تن پسته از باغهای اطراف «انار» و «رفسنجان» در چند شب اعتراف كردند. متهمان موفق شده بودند كه مقداری از این پستههای مسروقه را نیز به فروش برسانند. آنها از سوی دادرس دادگاه عمومی شهر «انار» محاكمه شدند. در این محاكمه «رضا» 20 ساله و «ایمان» 19 ساله به 70 ضربه شلاق در ملاءعام و 9 ماه حبس محكوم شدند. براساس این گزارش، اجرای حكم 70 ضربه شلاق ساعت 19:30 در پارك معلم شهر انار و در حضور 500 نفر از مردم به اجرا درآمد. در ابتدای مراسم اجرای حكم ابتدا رضا شلاق خورد كه در میانه اجرای حكم به دلیل شدت ضربات شلاق مردم به مسوول اجرای حكم اعتراض كردند كه محمد جعفری رئیس دادگاه عمومی انار به مجری حكم دستور داد كه آرامتر شلاق بزند.
پس از پایان زدن 70 ضربه شلاق به رضا، نوبت به اجرای حكم در مورد ایمان رسید كه ناگهان مادر وی كه در بین حاضران بود، خود را روی تخت انداخت و از مسوول اجرای حكم خواست كه وی شلاق بخورد اما مجری حكم اقدام به اجرای حكم ایمان كرد. در ادامه مادر محكوم در محل شیون كرد كه با اعتراضهای مردم و درخواست آنها برای توقف اجرای حكم و تشنج در محل، اجرای حكم نیمهكاره ماند. در اینباره محمد مصطفایی حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری به خبرنگار ما گفت: در خصوص این واقعه نكاتی چند حائز اهمیت است؛ اول آنكه در این پرونده از زمان كشف جرم یا دستگیری متهمان تا اجرای حكم صادره، مدت زمانی حدود هفت روز به طول انجامیده است و این مدت در رسیدگیهای قضایی نادر بوده و در بسیاری مواقع، اطاله دادرسی به گونهای است كه از زمان تشكیل پرونده تا اجرایی كردن آن بیش از یكسال طول میكشد؛ اما اینكه این پرونده در مدتی كوتاه رسیدگی و منتج به نتیجهای به زیان متهمان شده جای تعجب و حتی نگرانی دارد.
مصطفایی ادامه داد: به نظر میرسد كه در برخی از دادگاهها به ویژه در بخشها و شهرستانها، به دلیل نبود نظارت كافی و وافی، آنطور كه باید عدالت در نظر گرفته نمیشود و گاهی اوقات اقداماتی میكنند كه به زیان دستگاه قضایی و احقاق حقوق مردم است.
این حقوقدان با اشاره به اینكه اجرای حد شلاق بر اساس آییننامه نحوه اجرای احكام شلاق، دارای شرایط خاصی است، اظهار كرد: از جمله این شرایط این است كه دمای هوا در زمان و مكان اجرای حكم باید معتدل و نه زیاد سرد و نه بسیار گرم باشد. از همه مهمتر اینكه شلاق به نحو یكنواخت و بهطور متوسط زده میشود نه اینكه از شدت ضربات شلاق، دیگران به ستوه آمده و نسبت به اقدام اجرای احكام معترض شوند. وی افزود...
-------------------------------
هادي عزيز
(August 19, 2008 9:58 AM)ياد حرفهاي خميني قبل از انقلاب افتادم و وعده جامعه بي طبقه توحيدي حالا سرمايه دارها ميتوانندبه قصد ادم بكشند و ديه بدهند و صاف صاف بگردند اما فقرا براي قتل غير عمد هم بايد بروند بالاي دار.
تفو بر بو اي چرخ گردون تفو