در رابطه با جمهوري بدون پسوند
پاسخ يک جوان را با همه ي شلختگي در تايپش ميگذارم اينجا:
ای قربون دهنت عمو هادی!بالاخره یکی ازنسل شما جوون سابقه دار ها پیدا شد که این حرف دل من 27 ساله رو به خصوص به این جوون بی سابقه ها مثل خودم حالی کنه!لامصبا وقتی جوگیر می شن دیگه مگه میشه جمعشون کرد؟!
مدتهاست که من می گم ملی گرایی و اینها هم بالقوه همون قدر قابلیت " دکون شدن برای پول درآوردن" و "دیکتاتوری" رو دارن که مذهب داره؛نمونه خیلی خفیف و احمقانه اش هم همون آقای هخا بود که حالا چون خییییییییلی دیگه جفنگ هاش تابلو بود ملت زیاد گول بازیشو نخوردن وگرنه اون همین حرفا رو تلکه پول کرده بود!اما اگه جدی تر بشه آدمهای باهوشتر و در عین حال شارلاتان تر از اون که کارشون رو هم بهتر بلد باشن کم نیستن که بساط دغل بازی و سر کیسه کردن رو راه بندازن.
خلاصه اصغر آقا،اون موقع که صدام ریخت تو مملکت دو تا چیز به نظر من باعث شد ملت جونشون رو کف دستشون بذارن برن مملکت رو نگه دارن:یکی عشق به وطن یکی هم عشق به مذهب
(بخوانید شر و ور های خمینی و باور صادقانه و ساده دلانه آن اراجیف(
دومی رو که جمهوری اسلامی برش یک سره هفت تکبیر زد.می مونه اولی که من می ترسم اونم یه جوری بشه که رنگ از حنا اش بره و اون موقع دیگه هیچ چسبی نباشه که این مردم رو کنار هم نگه داره.و اون موقع دیگه ترکیه ای،آذربایجانی،روسی کسی بیاد با دو تا تانک و چهارتا کلاشینکف مملکت رو بگیره.
والا هلاکویی که سخت به این جنبش سبز امیدواره ,و منم فکر می کنم مردم اینبارعاقل تر از اینن که بذارن کسی از شعار جمهوری ایرانی شون ، یه چک سفید امضا دیگه مثل جمهوری اسلامی بسازه ودر یک دوازده فروردینی دوباره بذارتش اجرا؛اما با شما هم همعقیده ام که هنوز صد در صد بیمه نیستیم در این زمینه و لذا باید هی اینو گوشزد کرد.
ذکر این نظر در همه جا،با یا بی ذکر منبع،با یا بی دخل و تصرف،همه جوره آزاد است!
سالاری
( من به جای "من چاکرم" به همه رفیقام می گم " تو سالاری" که هم یه تعارفی و ایرونی بازی ای زده باشیم همم به این فرهنگ پوسیده چاکری و غلامی و دست بوسی و خاک تو سری دامن نزده باشیم!ببینم نظر شما چیه!)