والنتاین، روز عشق، روز کلک، روز بنجل، روز رفع تکلیف!
اگر داری خیال رفع تکلیف ......
وز صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
روز چهاردهم فوریه را غربیها (عليالخصوص شرقيها !) روز عشق و عاشقي میشناسند. کارتفروشها و کادوبندازها و لوکسفروشها سهمي اساسي در جا افتادنهاي اخير اين روز دارند، اما سابقه اش در روم باستان هست که روز ستایش قدیسی به نام والنتاین بوده و از اینجور دری وری ها. (اینجا هم باز «مذهب» است که سهم عشق را فقط يک روز از سال ميداند! شاید هم برگردد به صدر اسلام و منطبق باشد با بیست و ششم ذیقعده سال دوم هجرت که برای اولین بار زنی در اسلام سنگسار شد.
علامه « محمدباقر مجلس گرم کن» - که با قر، مجلس را گرم میکرده – روایت میکند که تا سال ها بعد مسلمانان در روز والنتاین، سنگ برای همدیگر میفرستادند. بگذريم.
والنتاین، روز عشق و عشقبازیست
حقیقی نیست البته، مَجازیست
کجا یک عاشقی این ادعا کرد
که حق عشق یک روزه ادا کرد ؟
تو سرما میخوری، یک هفته باید
بخوابی تا مگر وقتش سرآید
چگونه عشق را با آن تب و سوز
توان دینش ادا کردن به یک روز ؟
اگر داری خیال رفع تکلیف
بده پنجاه درصد نیز تخفیف
همان یک روزه را هم نیمه اش کن
به کادو دادنی هم بیمه اش کن
بکن با یار عشقی نیمه کاره
بگو باید که برگردم اداره !
ولی گر عاشقی را میشناسی
نباید با والنتاینش بلاسی
نمی مانی که تا یک روز در سال
زنی زنگ و کنی عشق و دهی حال
چو مجنون عاشق لیلا بمانی
در اوج بی زمانی، بی مکانی
که درد عاشقی مدت ندارد
غمش روز و شب و ساعت ندارد
زمان عشق اینسان مختصر نیست
بله عشق است این، سیزده بدر نیست!