یک روز فارسی شکر بود، امروز فارسی غلط است!
داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما
یک روز فارسی شکر بود، امروز فارسی غلط است!
-------------------------------------------------------------
نگاهی به کامنت های یک فیسبوک -- از روشنفکران چه خبر؟
-----------------------
داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما
------------------------------------
سلام. حیفم آمد شما را در جریان تشکیل یک جلسه (نشست) روشنفکری که هفته ی پیش در پاریس برگزار شده، نگذارم. به روایت فیسبوک شاعر گرانقدرمان محمد جلالی، همان «م.سحر» معروف،:
<در این نشست (جلسه) آقایان دکتر همایون فولاد پور پژوهشگر و
دکتر سعید پیوندی استاد دانشگاه در بحثی پیرامون «جایگاه داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما ایرانیان» سخنرانی کردند ودر پایان داریوش آشوری در مورد مسیر اندیشه وتفکرُش از نوجوانی تاامروز صحبت کرد.>.
جلالی عزیز فیلم را لینک داده است و در پی آن، جماعت اظهار نظر (کامنت) گذاشته اند که من حیفم میآید کامنت ها را هم جا بیندازم.
اولین کامنت از کیخسرو آرش گرگین:
<تاریخ اندیشگی چه صیغه ای ست؟ نکند به سیاق تاریخ گشنگی ساخته شده است! تاریخ اندیشه یا تاریخ اندیشیدن/اندیششن درست است.>.
هنوز در اندیشه ی اندیشش هستیم که اکبر معصوم بیگی جواب میدهد:
<همان به قیاس گشنگی است،یعنی اندیشه گشنگی!>
محمد جلالی صاحب آن فیسبوک توضیح میدهد:
<این تیتر را سخنرانان انتخاب کرده اند. من از آقای آشوری پرسیدم و ایشان گفتند تاریخ اندیشگی درست نیست و انتخاب ایشان نبوده است!>
در کامنت بعدی خوشبختانه آقای منوچهر برومند توضیحات سودمندی میدهد:
<عنوان تاريخ انديشگى ما، عجيب وغريب ،ناشيوا ونادرست است.نمى دانم تاريخ انديشه ما،تاريخ انديشمندى ما،تاريخ فكرى ما چه اشكالى داشته كه تاريخ انديشگى را براى بيان مقصود به كار برده اند. انديشه ،اسم مصدرى است ،كه ازمصدر لازم انديشيدن گرفته شده ،وصفت هاى مركب ،معمول ومستعملى كه از آن ساخته اند،چهار تركيب وصفى ،انديشه كيش ،انديشه گر،انديشه مند (انديشمند) و،انديشه ناك(انديشناك) است>.
ویرگول گذاری و نقطه گذاری به صورت اصل است و در پی آمده:
<در واژه هاى ،بچگى،پيچيدگى،زيبندگى،گويندگى، بيست سالگى،ياء آخر واژه ،ياء مصدرى است كه به پايان صفات مختوم به هاء اضافه شده ،وهاء نيز به گاف تبديل شده است. در واژه انديشگى،آقايان،ياء مصدرى را به پايان اسم مصدر افزوده اند. بچگى،پيچيدگى،زيبندگى،گويندگى،بيست سالگى به معنى بچه بودن،پيچيده بودن، زيبنده بودن، گوينده بودن،بيست ساله بودن است.>
در خاتمه آقای منوچهر برومند نتیجه میگیرد که:
<به اين سياق تركيب (تاريخ انديشگى )معنى نادرست تاريخ انديشه بودن مى دهد.>.
صاحابش دوباره میگوید:
< آقای آشوری گفتند در انتخاب تیتر دخالتی نداشته اند و ایشان هم نمی پسندند این عنوان را.....>
و توضیح میدهد خودش هم در جلسه نبوده و فیلمش را همینجا دیده.
من هم که نه در جلسه بودم و نه فیلم را دیدم خوشحالم که به همت سخنرانانی که عنوان غلط برای نشستشان انتخاب کرده بودند، مقداری دستور زبان از طریق فیسبوک یاد گرفتم. پس جلسه ی مفیدی بوده! البته اگر مینوشتند <جایگاه داریوش آشوری در تاریخ تفکر ما> خیلی بد میشد چرا که < تفکر> عربی است و ترکیب هایی مثل اندیشه ورزی و اندیشه گری هم چون آدم را یاد تفکر می اندازد، مردودند!. (صحبت عربی شد، بجاست که اینجا از مهندس عبدالحمید اشراق گرداننده ی برنامه هم نام بیاورم!) «تاریخ» هم که ریشه ی فارسی دارد چون لابد در اصل تاریچ بوده، شاید هم تاژیخ بوده یا پاریخ!
از ایراد دستوری عنوان برنامه که بگذریم، این نشست با ارزش فرهنگی خیلی خوب فیلمبرداری شده بود، جز اینکه از نظر نور و صدا و زاویه یابی ضعیف بود. در عوض میکروفن را روی پایه نگذاشته بودند و سخنرانان همینطور که پشت میز نشسته بودند، مثل خواننده ها یا نوحه خوان ها و شومن ها، یک دستشان بند میکروفن بود و چون معمولاً در اینجور سخنرانی ها دو دستی صحبت میکنند، چشم و گوش بیننده انگار یک دست کم میآورد یا من یکی اینجوریم.
در خاتمه خوشحالم که نشست <جایگاه داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما> اگرچه با وضعی و بازتابی کمتر از حد و حق او، بهرحال برگزار شده. این خودش برای ما ایرانیان مفید است که بنشینیم و اندیشه کنیم .... چی گفتم؟ اندیشه کنیم؟ کنیم؟ یعنی میشد اسم نشست را گذاشت: <جایگاه داریوش اشوری در تاریخ اندیشه کردن ما>؟ . نه. نه. نه. اصلاً. چرا که اولاً مؤدبانه نیست، در ثانی ممکن بود وکلای فردوسی و سعدی و حافظ و منوچهری و نظامی و دیگر شاعران، این استادان عزیز را به دادگاه بکشند که چون موکلان ما قبل از این آقایان «اندیشه کردنَ» را بارها و بارها در اشعار خود آورده اند، باید حق کپیرایت بدهند.
<مرا این سخن بود نادلپذیر - چو اندیشه کردم من از هر دری> منوچهری