بچه ها این گربه هه ایران ماست.!
پراکسی جديد
فيلتر شکن
برای دوستان در ايران
اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

جمعه 14 فروردين 1394

ژیان سبز قراضه

dyane4.jpg
-----------------------------
پیشکش به اسماعیل خوئی عزیز که نکته ای بر این سروده گرفت و درستش کردم.
-----------------------------------------------

ژیان سبز قراضه

-----------
یادش بخیر کهنه ژیانی که داشتم
در هر مسیر لرز و تکانی که داشتم

روزی که از رفیق قدیمی خریدمش
یادم نمیرود هیجانی که داشتم

«انداخته به تو!»، همه گفتند، من ولی
باکم نبود سود و زیانی که داشتم

میگفت از کدام مسلمان خریدی اش؟
تعمیرکار، وازگنیانی که داشتم

رفتم به رستوران مبارک! پس از خرید
با دوستان سورچرانی که داشتم

میگفت نذر آل عبا، برّه ای بکُش
مادر بزرگ تعزیه خوانی که داشتم

در جنگل وسائط نقلیه بزرگ
چون گربه بود شیر ژیانی که داشتم

هرگز نرفت سرعتِ بالاتر از چهل
با گازهای زورچپانی که داشتم

میشد چه بارها متوقف میان راه
بی اعتنا به ضیق زمانی که داشتم

یک لحظه غافل از من و رخش ام نمیشدند
همسایه های هُل برسانی که داشتم

چندین چهارچرخه عوض کرده ام ولی
من عاشقم هنوز به آنی که داشتم

میراندمش به طول خیابان زندگی
با عزم جزم و توش و توانی که داشتم

با آنهمه قراضگی اش سهم دزد شد
آتش گرفت جان و جهانی که داشتم

گوئی ژیان، جوانی من بود، سبز رنگ
دزدیده شد چو سبزی جانی که داشتم

دزد ژیان به جای خودش، سارقی دگر
از من ربود بخت جوانی که داشتم

شعرم حرام باد بر آن بدسرشت و کاش
از ته بریده بود زبانی که داشتم

جائی مرا فکنده که هستند بیخبر
همسایه ها ز نام و نشانی که داشتم

بدجور مُهر باطله زد دزد انقلاب
بر آنهمه خیال و گمانی که داشتم

اکنون چه مانده است مرا غیر خاطرات
با طبع همچو آب روانی که داشتم
--------------------
فروردین ۹۴

 
 
 
این سایت را BookMarkکنید!

بایگانی